کتاب دنیای درون جهان بیرون نظریههای روابط ابژه و رواننمایشی نوشته پل هولمز با ترجمه مرتضی نقیپور، دکتر بهزاد صادقیانفرد، توسط انتشارات ارجمند به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل روانشناسی، روان درمانی و مشاوره، روان درمانی تحلیلی, نظریههای روابط ابژه و رواننمایشی میباشد.
چاپ اول دنیای درون، جهان بیرون به سال 1993 بر میگردد و از آن زمان تاکنون یکی از برجستهترین کتابها در زمینۀ خودش بوده است. پل هولمز از طرفی خواننده را به «دنیای درون» روابط ابژه میبرد و از طرف دیگر او را به «جهان بیرونی» هدایت میکند که در آن روابط واقعی مشترک بین افراد وجود دارد. پل هولمز توانسته است بهعنوان رواندرمانگری که در حوزههای روانتحلیلی و رواننمایشی آموزش دیده است مقدمهای واضح و آموزنده در خصوص روابط ابژه و ارتباط آن با رویکرد رواننمایشی به رشتۀ تحریر در آورد. او به جستجوی رابطۀ بین نظریات جی. ال. مورنو، پایهگذار رویکرد رواننمایشی، و زیگموند فروید، بنیانگذار رویکرد روانتحلیلگری، پرداخته و ترکیبی گیرا از این دو ارائه کرده است. هر فصل با گزارشی از یک جلسۀ رواننمایشی آغاز میشود و بر ابعاد خاصی از نظریات رواننمایشی و روابط ابژه تأکید میکند. این گزارشها به درک مفاهیم و فنون کمک میکنند و با استفاده از محتوای درمانی گروهها بهطور عملی به توضیح مفاهیم بنیادین روانتحلیلی میپردازند.
نویسنده در این چاپ با مقدمهای جدید به مفاهیم نظریۀ دلبستگی میپردازد. این کتاب مفاهیم گوناگون را به شکلی منسجم و گیرا به هم پیوند میدهد؛ متخصصان حوزۀ سلامت روان و هنردرمانی و همچنین دانشجویان روانشناسی میتوانند هم در دورۀ آموزش و هم طی فعالیت حرفهایشان از این کتاب بهره بگیرند.
کتاب دنیای درون جهان بیرون نظریههای روابط ابژه و رواننمایشی نوشته پل هولمز با ترجمه مرتضی نقیپور، دکتر بهزاد صادقیانفرد، توسط انتشارات ارجمند به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل روانشناسی، روان درمانی و مشاوره، روان درمانی تحلیلی, نظریههای روابط ابژه و رواننمایشی میباشد.
چاپ اول دنیای درون، جهان بیرون به سال 1993 بر میگردد و از آن زمان تاکنون یکی از برجستهترین کتابها در زمینۀ خودش بوده است. پل هولمز از طرفی خواننده را به «دنیای درون» روابط ابژه میبرد و از طرف دیگر او را به «جهان بیرونی» هدایت میکند که در آن روابط واقعی مشترک بین افراد وجود دارد. پل هولمز توانسته است بهعنوان رواندرمانگری که در حوزههای روانتحلیلی و رواننمایشی آموزش دیده است مقدمهای واضح و آموزنده در خصوص روابط ابژه و ارتباط آن با رویکرد رواننمایشی به رشتۀ تحریر در آورد. او به جستجوی رابطۀ بین نظریات جی. ال. مورنو، پایهگذار رویکرد رواننمایشی، و زیگموند فروید، بنیانگذار رویکرد روانتحلیلگری، پرداخته و ترکیبی گیرا از این دو ارائه کرده است. هر فصل با گزارشی از یک جلسۀ رواننمایشی آغاز میشود و بر ابعاد خاصی از نظریات رواننمایشی و روابط ابژه تأکید میکند. این گزارشها به درک مفاهیم و فنون کمک میکنند و با استفاده از محتوای درمانی گروهها بهطور عملی به توضیح مفاهیم بنیادین روانتحلیلی میپردازند.
نویسنده در این چاپ با مقدمهای جدید به مفاهیم نظریۀ دلبستگی میپردازد. این کتاب مفاهیم گوناگون را به شکلی منسجم و گیرا به هم پیوند میدهد؛ متخصصان حوزۀ سلامت روان و هنردرمانی و همچنین دانشجویان روانشناسی میتوانند هم در دورۀ آموزش و هم طی فعالیت حرفهایشان از این کتاب بهره بگیرند.