کتاب روانشناسی فیزیولوژیک نوشته غلامحسین جوانمرد توسط انتشارات دانشگاه پیام نور با موضوع روانشناسی، روانشناسی عمومی، روانشناسی فیزیولوزیکی به چاپ رسیده است.
فیزیولوژی به مطالعه کارکرد ساختارهای فیزیکی موجود زنده میپردازد، به عبارت دیگر واژه فیزیولوژی به معنی علم به اعمال بدن موجودات زنده است. از همان اوایل به وجود آمدن علم روانشناسی، بین این رشته و علم فیزیولوژی رابطه خاصی وجود داشت. یکی از علتها این بود که بنیانگذار علم روانشناسی، یعنی ویلهلم وونت، بر اساس تحصیلات خود، یک فیزیولوژیست بود. علت دیگر رابطه بین روانشناسی و فیزیولوژی این است که منبع اصلی همه رفتارها مغز است. در حالت کلی حتی غدد درونریز هم به شکلی به وسیله ساختارهای مغزی کنترل میشود. از طرف دیگر حتی عوامل محیطی نیز در مغز بازنمایی و پردازش میگردند. بدین ترتیب در بررسی رفتار، مغز و بهطور کلی دستگاه عصبی نقش اساسی به خود میگیرد.
رشته روانشناسی را علم مطالعه رفتار و فرآیندهای ذهنی تعریف می کنند. اگر فرآیندهای ذهنی را نیز نوعی رفتار تلقی کنیم در این صورت، به علت آن که رفتار ابعاد مختلفی دارد، برای بررسی آن به رشته های مختلفی نیاز داریم. در تحلیل نهایی رفتار، می توانیم به صورت قراردادی بنیادهای اصلی رفتار را به دو دسته تقسیم کنیم: بنیادهای زیستی و بنیادهای محیطی. در تقسیم بندی بنیادهای زیستی رفتار، به طور عمده می توان به دستگاه عصبی، غدد درون ریز و عوامل ژنتیکی اشاره کرد. هریک از این عوامل در تعیین اساس زیستی رفتار نقش مهمی دارند، و در مجموع از تعامل اینها، بنیادهای زیستی رفتار شکل می گیرد. از طرف دیگر بنیادهای محیطی رفتار را می توان از عوامل درون رحمی تا به عوامل خانوادگی، اجتماعی، جغرافیایی، اقتصادی و سیاسی گسترش داد. البته جدا کردن بنیادهای مختلف یک رفتار از هم دیگر مشکل است زیرا یک رفتار از تعامل همه عوامل مذکور به وجود می آید و نمیتوان مرزبندی دقیقی بین این عوامل تعیین کرد.
کتاب روانشناسی فیزیولوژیک نوشته غلامحسین جوانمرد توسط انتشارات دانشگاه پیام نور با موضوع روانشناسی، روانشناسی عمومی، روانشناسی فیزیولوزیکی به چاپ رسیده است.
فیزیولوژی به مطالعه کارکرد ساختارهای فیزیکی موجود زنده میپردازد، به عبارت دیگر واژه فیزیولوژی به معنی علم به اعمال بدن موجودات زنده است. از همان اوایل به وجود آمدن علم روانشناسی، بین این رشته و علم فیزیولوژی رابطه خاصی وجود داشت. یکی از علتها این بود که بنیانگذار علم روانشناسی، یعنی ویلهلم وونت، بر اساس تحصیلات خود، یک فیزیولوژیست بود. علت دیگر رابطه بین روانشناسی و فیزیولوژی این است که منبع اصلی همه رفتارها مغز است. در حالت کلی حتی غدد درونریز هم به شکلی به وسیله ساختارهای مغزی کنترل میشود. از طرف دیگر حتی عوامل محیطی نیز در مغز بازنمایی و پردازش میگردند. بدین ترتیب در بررسی رفتار، مغز و بهطور کلی دستگاه عصبی نقش اساسی به خود میگیرد.
رشته روانشناسی را علم مطالعه رفتار و فرآیندهای ذهنی تعریف می کنند. اگر فرآیندهای ذهنی را نیز نوعی رفتار تلقی کنیم در این صورت، به علت آن که رفتار ابعاد مختلفی دارد، برای بررسی آن به رشته های مختلفی نیاز داریم. در تحلیل نهایی رفتار، می توانیم به صورت قراردادی بنیادهای اصلی رفتار را به دو دسته تقسیم کنیم: بنیادهای زیستی و بنیادهای محیطی. در تقسیم بندی بنیادهای زیستی رفتار، به طور عمده می توان به دستگاه عصبی، غدد درون ریز و عوامل ژنتیکی اشاره کرد. هریک از این عوامل در تعیین اساس زیستی رفتار نقش مهمی دارند، و در مجموع از تعامل اینها، بنیادهای زیستی رفتار شکل می گیرد. از طرف دیگر بنیادهای محیطی رفتار را می توان از عوامل درون رحمی تا به عوامل خانوادگی، اجتماعی، جغرافیایی، اقتصادی و سیاسی گسترش داد. البته جدا کردن بنیادهای مختلف یک رفتار از هم دیگر مشکل است زیرا یک رفتار از تعامل همه عوامل مذکور به وجود می آید و نمیتوان مرزبندی دقیقی بین این عوامل تعیین کرد.