نیک فرجام/ ایرمان
کتاب درنگ نکن انجامش بده نوشته ریچارد برانسون ترجمه آرمان بوربور توسط انتشارات نیک فرجام به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: روانشناسی، موفقیت، کارافرینی
لازم نیست حتما به دانشکده‌ی هنر بروید تا بتوانید طراح لباس بشوید. به یک کمپانی طراحی لباس بروید و آنجا را جارو نظافت کنید، سپس سعی کنید راهتان را به سوی بالا پیدا کنید. مادرم ایو مثال بارزی از همین مسئله است. در طی دوران جنگ او می‌خواست خلبان شوند. او به مدرسه‌ی آموزش پرواز هستوم رفت و درخواست یک شغل کرد. به او گفته شد فقط مردها می‌توانند خلبان شوند. مادرم زن زیبایی بود و قبلا به عنوان یک هنرمند به ایفای یک برنامه بر روی سن می‌پرداخت و به هیچ‌وجه حتی از ظاهر مردانه‌ای هم برخوردار نبود، اما این مسئله نتوانست جلوی او را بگیرد. او یک ژاکت چرمی از نوعی که خلبان‌ها می‌پوشند به تن کرد و موهای طلایی رنگش را زیر کلاه چرمی پنهان کرد و با صدایی کلفت با آن‌ها سخن گفت. به این ترتیب او موفق شد شغلی که می‌خواست را به دست آورد. پس از آن پرواز با هواپیمای بدون موتور را یاد گرفت و شروع به تعلیم دادن به خلبانان جدید کرد
چرا خرید از آژانس کتاب؟
خرید از آژانس کتاب به شما این اطمینان را می‌دهد که نسخه اصلی و به‌روز کتاب درنگ نکن انجامش بده را دریافت خواهید کرد. ما با ارائه خدمات سریع، ارسال امن و قیمت مناسب، تجربه خریدی آسان و مطمئن را برای شما فراهم می‌آوریم.
برای خرید این کتاب و مشاهده کتاب‌های دیگر، به فروشگاه آنلاین آژانس کتاب مراجعه کنید.
کتاب درنگ نکن انجامش بده نوشته ریچارد برانسون ترجمه آرمان بوربور توسط انتشارات نیک فرجام به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: روانشناسی، موفقیت، کارافرینی
لازم نیست حتما به دانشکده‌ی هنر بروید تا بتوانید طراح لباس بشوید. به یک کمپانی طراحی لباس بروید و آنجا را جارو نظافت کنید، سپس سعی کنید راهتان را به سوی بالا پیدا کنید. مادرم ایو مثال بارزی از همین مسئله است. در طی دوران جنگ او می‌خواست خلبان شوند. او به مدرسه‌ی آموزش پرواز هستوم رفت و درخواست یک شغل کرد. به او گفته شد فقط مردها می‌توانند خلبان شوند. مادرم زن زیبایی بود و قبلا به عنوان یک هنرمند به ایفای یک برنامه بر روی سن می‌پرداخت و به هیچ‌وجه حتی از ظاهر مردانه‌ای هم برخوردار نبود، اما این مسئله نتوانست جلوی او را بگیرد. او یک ژاکت چرمی از نوعی که خلبان‌ها می‌پوشند به تن کرد و موهای طلایی رنگش را زیر کلاه چرمی پنهان کرد و با صدایی کلفت با آن‌ها سخن گفت. به این ترتیب او موفق شد شغلی که می‌خواست را به دست آورد. پس از آن پرواز با هواپیمای بدون موتور را یاد گرفت و شروع به تعلیم دادن به خلبانان جدید کرد
