کتاب خانواده باحال 3 سوپ ماهی قرمز نوشته ژان فیلیپ ارو وینی یو با ترجمه پرستو شجری, توسط انتشارات پیدایش با موضوع ادبیات کودک و نوجوان، داستان های کودک و نوجوان، رمان خارجی کودکان به چاپ رسیده است.
«سوپ ماهی قرمز» عنوان سومین جلد از مجموعهی پرطرفدار خانوادهی باحال است. این مجموعه نوشتهی ژانفیلیپ ارو وینییو، نویسندهی فرانسوی است. نشر پیدایش ۷ جلد از خانوادهی باحال را برای گروه سنی کودک منتشر کرده است.
این مجموعه داستان پدری است که شش فرزند دارد و برای اینکه حفظ کردن شش تا اسم برایش سخت است، همه آنها را ژان صدا میزند، البته با یک پسوند مثل: آ، ب، اُ… اما این تنها اتفاق بامزه خانواده باحال نیست. شش پسر شیطان و دردسرساز، یک مادر فوقالعاده منظم و جدی و یک پدر ماهر فراموشکار چه قصههای خندهداری را که نمیسازند.
ژان – آ، ژان – ب، ژان – س، ژان – د، ژان اُو، ژان – ف به همراه پدر و مادرشان به شهر تولون اسبابکشی میکنند. زندگی در شهر جدید آن هم با یک خروس جنگی، یک همسایهی کاملا کر، یک تفنگ لولهبلند سیب زمینی، به راه انداختن اولین مهمانی و دعوا و بزن بزن با دار و دستهی کاستورها، پر از ماجرا و دردسرهای جورواجور است. خوشبختانه پدر همهفن حریف است و مادر هم یک زن فوقالعاده منظم و مرتب.
بعد از خاگینهی شیرین و پنیر پرنده باز هم با داستانهای خندهدار و جذاب این قبیلهی شاد و سرخوش، شش ژان – یکچیزی، همراه باشید.
گزیدهای از کتاب «خانوادهی باحال ۳: سوپ ماهی قرمز»:
یکی از شبهای آخر ماه ژوئن، پدر زودتر به خانه برگشت. پاپیون دور گردنش باز شده بود و همان طور که سوت میزد پلهها را دو تا یکی بالا میآمد. فهمیدیم خبرهایی در راه است و پدر چیزی را مخفی میکند.
بلند گفت: «ژانهای من همه توی باغ برای پیش غذای سورپرایز، بادوم زمینی خوشمزه و نوشابهی گازدار دلخواه!»
ژان – اُو نوکزبانی گفت: «آخ زون، من هرچی دلم بخواد میتونم بخورم؟»
مادر که از سورپرایز متنفر بود گفت: «ام … به شرطی که دلتون درد نگیره و نفخ نکنید.»
پدر جواب داد: «عزیزم، امشب یه شب استثنائيه!»
کتاب خانواده باحال 3 سوپ ماهی قرمز نوشته ژان فیلیپ ارو وینی یو با ترجمه پرستو شجری, توسط انتشارات پیدایش با موضوع ادبیات کودک و نوجوان، داستان های کودک و نوجوان، رمان خارجی کودکان به چاپ رسیده است.
«سوپ ماهی قرمز» عنوان سومین جلد از مجموعهی پرطرفدار خانوادهی باحال است. این مجموعه نوشتهی ژانفیلیپ ارو وینییو، نویسندهی فرانسوی است. نشر پیدایش ۷ جلد از خانوادهی باحال را برای گروه سنی کودک منتشر کرده است.
این مجموعه داستان پدری است که شش فرزند دارد و برای اینکه حفظ کردن شش تا اسم برایش سخت است، همه آنها را ژان صدا میزند، البته با یک پسوند مثل: آ، ب، اُ… اما این تنها اتفاق بامزه خانواده باحال نیست. شش پسر شیطان و دردسرساز، یک مادر فوقالعاده منظم و جدی و یک پدر ماهر فراموشکار چه قصههای خندهداری را که نمیسازند.
ژان – آ، ژان – ب، ژان – س، ژان – د، ژان اُو، ژان – ف به همراه پدر و مادرشان به شهر تولون اسبابکشی میکنند. زندگی در شهر جدید آن هم با یک خروس جنگی، یک همسایهی کاملا کر، یک تفنگ لولهبلند سیب زمینی، به راه انداختن اولین مهمانی و دعوا و بزن بزن با دار و دستهی کاستورها، پر از ماجرا و دردسرهای جورواجور است. خوشبختانه پدر همهفن حریف است و مادر هم یک زن فوقالعاده منظم و مرتب.
بعد از خاگینهی شیرین و پنیر پرنده باز هم با داستانهای خندهدار و جذاب این قبیلهی شاد و سرخوش، شش ژان – یکچیزی، همراه باشید.
گزیدهای از کتاب «خانوادهی باحال ۳: سوپ ماهی قرمز»:
یکی از شبهای آخر ماه ژوئن، پدر زودتر به خانه برگشت. پاپیون دور گردنش باز شده بود و همان طور که سوت میزد پلهها را دو تا یکی بالا میآمد. فهمیدیم خبرهایی در راه است و پدر چیزی را مخفی میکند.
بلند گفت: «ژانهای من همه توی باغ برای پیش غذای سورپرایز، بادوم زمینی خوشمزه و نوشابهی گازدار دلخواه!»
ژان – اُو نوکزبانی گفت: «آخ زون، من هرچی دلم بخواد میتونم بخورم؟»
مادر که از سورپرایز متنفر بود گفت: «ام … به شرطی که دلتون درد نگیره و نفخ نکنید.»
پدر جواب داد: «عزیزم، امشب یه شب استثنائيه!»