کتاب کاش کنارم بودی

کتاب کاش کنارم بودی نوشته رنه کارلینو با ترجمه بهاره نوبهار, توسط نشر کتاب پارسه به چاپ رسیده است.

موضوع کتاب: ادبیات ملل، رمان های خارجی، داستان های خارجی

همه با سرعت در اتاق جابجا شدند. تشنج آدام قطع شد و چشمانش بی‌حرکت روی دیوار روبرو متمرکز بود. هلن متحیر کنار در ایستاده بود. من رفتم کنار آدام و دستم را روی ابروی عرق‌کرده‌اش کشیدم. نگاه خیره‌اش سمت من چرخید. شبیه یک پسر کوچولوی ترسیده شده‌ بود. «حالت خوبه. تشنج کردی ولی دیگه تموم شد.»
با چشمانی گشاد سرش را تکان داد. نجواگونه گفت «شارلوت؟»
«بله، من اینجام.»
گفت دوستت دارم. نمی‌دانم چیزی که آدام حس می‌کرد عشق بود یا نه ولی من بی‌نهایت به او دل بسته بودم، مثل روز اولی که همدیگر را دیدیم.
من هم دوستت دارم. پیشانی‌اش را بوسیدم و به صورت شوکه شده و مات هلن نگاه کردم. «می‌رم هلن رو تا آسانسور همراهی کنم. قول می‌دم بیشتر از یک دقیقه طول نکشه.»
«باشه.» سعی کرد قبل از اینکه دستش را بالا بیاورد و به کندی برای هلن دست تکان بدهد، لبخند بزند. او هم برای خداحافظی دست تکان داد و همچنان در بهت بود.
دستش را کشیدم. «بیا.»
تا وقتی جلوی آسانسور رسیدیم حرفی نزد. گفت «تو دوستش داری؟»
با کنایه گفتم «من احساسات عمیقی به او دارم. سز درک می‌کنه. این تمام چیزیه که در مورد این شرایط می‌تونم بگم. نمی‌خوام بیش از این در موردش صحبت کنم. دارم برمی‌گردم تو اتاق تا پیش‌اش باشم. اگه کارم داشتی می‌دونی کجا پیدام کنی. ممنون که اومدی.»

  • روش های ارسال
  •    پیک تهران
  •    پیک سریع تهران
  •    پست پیشتاز
  •    تیباکس
  •    ویژه
  • ناموجود
ناموجود
توضیحات

کتاب کاش کنارم بودی نوشته رنه کارلینو با ترجمه بهاره نوبهار, توسط نشر کتاب پارسه به چاپ رسیده است.

موضوع کتاب: ادبیات ملل، رمان های خارجی، داستان های خارجی

همه با سرعت در اتاق جابجا شدند. تشنج آدام قطع شد و چشمانش بی‌حرکت روی دیوار روبرو متمرکز بود. هلن متحیر کنار در ایستاده بود. من رفتم کنار آدام و دستم را روی ابروی عرق‌کرده‌اش کشیدم. نگاه خیره‌اش سمت من چرخید. شبیه یک پسر کوچولوی ترسیده شده‌ بود. «حالت خوبه. تشنج کردی ولی دیگه تموم شد.»
با چشمانی گشاد سرش را تکان داد. نجواگونه گفت «شارلوت؟»
«بله، من اینجام.»
گفت دوستت دارم. نمی‌دانم چیزی که آدام حس می‌کرد عشق بود یا نه ولی من بی‌نهایت به او دل بسته بودم، مثل روز اولی که همدیگر را دیدیم.
من هم دوستت دارم. پیشانی‌اش را بوسیدم و به صورت شوکه شده و مات هلن نگاه کردم. «می‌رم هلن رو تا آسانسور همراهی کنم. قول می‌دم بیشتر از یک دقیقه طول نکشه.»
«باشه.» سعی کرد قبل از اینکه دستش را بالا بیاورد و به کندی برای هلن دست تکان بدهد، لبخند بزند. او هم برای خداحافظی دست تکان داد و همچنان در بهت بود.
دستش را کشیدم. «بیا.»
تا وقتی جلوی آسانسور رسیدیم حرفی نزد. گفت «تو دوستش داری؟»
با کنایه گفتم «من احساسات عمیقی به او دارم. سز درک می‌کنه. این تمام چیزیه که در مورد این شرایط می‌تونم بگم. نمی‌خوام بیش از این در موردش صحبت کنم. دارم برمی‌گردم تو اتاق تا پیش‌اش باشم. اگه کارم داشتی می‌دونی کجا پیدام کنی. ممنون که اومدی.»

مشخصات
  • ناشر
    نشر کتاب پارسه
  • نویسنده
    رنه کارلینو
  • مترجم
    بهاره نوبهار
  • قطع کتاب
    رقعی
  • نوع جلد
    شومیز
  • سال چاپ
    1397
  • نوبت چاپ
    اول
  • تعداد صفحات
    312
نظرات کاربران
    هیچ دیدگاهی برای این محصول ثبت نشده است!
برگشت به بالا
0216640800© کلیه حقوق این سایت محفوظ و متعلق به فروشگاه آژانس کتاب است.02166408000 طراحی سایت و سئو : توسط نونگار پردازش