فضایی در اطراف شما وجود دارد كه فقط متعلق به خودتان است و افكار، نگرشها و احساسات شما از آنجا سرچشمه میگیرد. شما بیشتر وقت خود را در این فضا میگذرانید، اینجاست كه همهچیز را میبینید و میشنوید. این فضا در اطراف شماست و شما میتوانید كاملاً آن را كنترل كنید. دلیل اینكه بعضی افراد همواره در نگرانی بهسر میبرند، احساس آسیبدیدگی میكنند و انرژی منفی دارند، این است كه آنها اجازه میدهند هرچیزی به این فضا وارد شود. آنها كل روزشان را با شنیدن اخبار گوناگون خراب میكنند، پای تماشای گزارشهای پزشكی مینشینند و با افرادی كه شخصیتی منتقدانه دارند، ناهار میخورند. هنگام رانندگی، شخصی راه آنها را سد میكند و همین كافی است تا بقیة روزشان را با ترشرویی سپری كنند. مشكل اینجاست كه این گروه از افراد هیچ كنترلی بر فضای اطرافشان ندارند. شما باید مراقب آنچه به ذهنتان راه مییابد، باشید. درست است كه نمیتوانید از وقوع چیزهای منفی جلوگیری كنید، اما میتوانید اجازه ندهید آنها در روح و روان شما نفوذ كنند
کتاب فرمانروای خودت باش نوشته جوئل اوستین با ترجمه نفیسه تنکابنی توسط انتشارات نسل نواندیش با موضوع روانشناسی، موفقیت، جنبه های مذهبی به چاپ رسیده است.
ضربالمثلی است كه میگوید: «شخصی كه نمیتواند بر روح و روانش حكومت كند، مانند شهری است كه همة حصارهای اطرافش فرو ریخته باشد.» در زمان پادشاهی سلیمان، دیوارهایی اطراف شهر كشیده شده بود كه از آن محافظت میكردند. اگر دیوارها فرو میریختند، دشمنان میتوانستند به شهر وارد شوند و آنجا را تصرف كنند. دربارة شما هم همینطور است. اگر شما نتوانید دیوارهای اطرافتان را حفظ كنید، اگر بر فضای اطرافتان حكومت نكنید و حد و مرزهایی تعیین نكنید، هر چیزی میتواند به آن وارد شود؛ مثلاً اگر فرزندتان از مسیر درست منحرف شود، بهجای اینكه اعتماد داشته باشید كه خداوند او را در میان دستهایش حفظ میكند، نگرانی به سراغتان میآید و خواب شبانهتان را میگیرد یا مثلاً اگر كسبوكارتان از رونق بیفتد یا مشتریانتان را از دست بدهید، بهجای اینكه بگویید خدا منبع قدرت من است و همهچیز را سروسامان میدهد، استرس و افكار نگرانكننده دست از سرتان برنمیدارد و میگویید: حالا باید چه كار كنم؟ اگر شخصی دربارة شما بدگویی كند و سعی كند شما را در نگاه دیگران خراب كند، بهجای اینكه فرصت دهید تا خداوند بهجای شما مبارزه کند، بهراحتی اجازه میدهید تا رنجش و آزردگی خاطر به درونتان راه یابد. سپس حالت تدافعی به خود میگیرید و تمام تلاشتان را بهکار میبرید تا ثابت كنید كه شما آن فردی كه آنها میگویند نیستید. درواقع، وقت باارزش خود را برای موضوعی كه واقعاً اهمیت ندارد هدر میدهید. شما به تأیید آنها نیاز ندارید؛ خدا قبلاً بر شما مهر تأیید زده است. اكنون شما باید دیوارهایی اطرافتان بسازید. اجازه ندهید حالت منفی بودن در درونتان سكنی گزیند. زمان شما بسیار ارزشمند است، وظیفة شما بسیار مهم است، نباید به هرچیزی اجازة ورود بدهید. انتخابگر باشید. اگر چیزی مثبت، امیدبخش و پیامآور خوبیها نیست، روی آن وقت صرف نكنید. شما نمیتوانید كل جهان را كنترل كنید، اما میتوانید فضای اطراف خودتان را تحت كنترل درآورید.