کتاب سور بز نوشته ماریو بارگاس یوسا با ترجمه عبدالله کوثری توسط انتشارات علم موضوع رمان خارجی، داستان، داستان های اسپانیایی به چاپ رسیده است.
اورانیا. پدر و مادر چندان لطفی در حق اش نکرده بودند، نامش آدم را به یاد سیاره ای در آسمان یا فلزی معدنی می انداخت، به یاد همه چیز مگر زنی بلند بالا و خوش سیما با پوست آفتاب سوخته و چشم های درشت و سیاه کم و بیش غمگین که از توی آینه به او نگاه می کرد. اورانیا! واقعا که چه اسمی. خوشبختانه حالا دیگر کسی به این اسم صدایش نمی کرد، حالا به او اوری می گفتند، یا دوشیزه کابرال، یا خانم کابرال، دکتر کابرال. تا آنجا که یادش می آمد از وقتی سانتو دومینگو یا سیوداد تروخیو را ترک کرده بود، در آدریان یا بوستن یا واشنگتن دی.سی یا نیویورک هیچ کس اورانیا صداش نکرده بود، برخلاف خانه یا مدرسه سانتو دومینگو که خواهران راهبه و هم کلاسی هاش این اسم مضحک را که از وقت تولد به او تحمیل شده بود دقیق و درست تلفظ می کردند.
کتاب سور بز نوشته ماریو بارگاس یوسا با ترجمه عبدالله کوثری توسط انتشارات علم موضوع رمان خارجی، داستان، داستان های اسپانیایی به چاپ رسیده است.
اورانیا. پدر و مادر چندان لطفی در حق اش نکرده بودند، نامش آدم را به یاد سیاره ای در آسمان یا فلزی معدنی می انداخت، به یاد همه چیز مگر زنی بلند بالا و خوش سیما با پوست آفتاب سوخته و چشم های درشت و سیاه کم و بیش غمگین که از توی آینه به او نگاه می کرد. اورانیا! واقعا که چه اسمی. خوشبختانه حالا دیگر کسی به این اسم صدایش نمی کرد، حالا به او اوری می گفتند، یا دوشیزه کابرال، یا خانم کابرال، دکتر کابرال. تا آنجا که یادش می آمد از وقتی سانتو دومینگو یا سیوداد تروخیو را ترک کرده بود، در آدریان یا بوستن یا واشنگتن دی.سی یا نیویورک هیچ کس اورانیا صداش نکرده بود، برخلاف خانه یا مدرسه سانتو دومینگو که خواهران راهبه و هم کلاسی هاش این اسم مضحک را که از وقت تولد به او تحمیل شده بود دقیق و درست تلفظ می کردند.