کتاب بیشعورهای گردن کلفت کتاب بیشعوری 4 شناخت بیشعورهای گردن کلفت و راهکارهای مقابله با آن ها نوشته خاویر کرمنت ترجمه مریم احمدی توسط انتشارات تیسا به چاپ رسیده است
موضوع کتاب :روانشناسی ,خودشناسی,شخصیت,اختلالات شخصیتی
شاید گفتن این جمله که دنیا مملو از بیشعورهای گردن کلفت است درست نباشد؛ اما تعداد آن ها بیش از آنی است که تصور می کنید. آن ها مار خورده اند و افعی شده اند. این نوع از بیشعورها آنقدر قوت گرفته و در مراتب رسمی نفوذ کرده اند که به سادگی نمی توان در برابرشان ایستاد. آن ها واقعا بر این باورند که شکست ناپذیرند، چرا که دور و بر خود را از نوکرانی پر کرده اند که در صورت نیاز به راحتی میتوانند از آن ها به عنوان قربانی و سپر بلا استفاده کنند. حکومت ها نیز ابر بیشعور شده اند و سیاستمداران تشنه قدرت اند. آن ها همچون گربه هایی که دیوانه وار به دنبال غذا هستند، قدرت را بو می کشند. بیشعوران متوجه شده اند که با تامین نیازهای پوچ و نابخردانه عامه مردم، می توان آن ها را تحت کنترل کامل خود در آورند. با هیچ چیزی مثل ایجاد ترس و دلهره دست و حسابی، نمی توان خون مردم را در شیشه کرد. عبارت بحران، فرصتی است که هرگز نباید از دست داد شعار کلیدی بیشعوران گردن کلفت است. متاسفانه مذهب مسیحیت هم به یک ابر بیشعور تبدیل شده است. اکنون حافظان اخلاق که همانا کلیساها هستند به واسطه نمایش پوچ نسبیت گرایی، اصول خود را زیر پا گذاشته اند. بیشعورها، وزیر و کشیش شده و برای کسب پول و قدرت، کلام خدا را آشکارا زیر پا می گذارند. بیشعورهای گردن کلفت از قدرت عظیم خود مطلع بوده و با دیگر بیشعورهای گردن کلفت وارد اتحاد کثیفی شده اند و با این روش، نوعی توهم اهمیت و آسیب ناپذیری به وجود آورده اند. آن ها معتقدند هر چه گردن کلفت تر باشی، زیباتری.
کتاب بیشعورهای گردن کلفت کتاب بیشعوری 4 شناخت بیشعورهای گردن کلفت و راهکارهای مقابله با آن ها نوشته خاویر کرمنت ترجمه مریم احمدی توسط انتشارات تیسا به چاپ رسیده است
موضوع کتاب :روانشناسی ,خودشناسی,شخصیت,اختلالات شخصیتی
شاید گفتن این جمله که دنیا مملو از بیشعورهای گردن کلفت است درست نباشد؛ اما تعداد آن ها بیش از آنی است که تصور می کنید. آن ها مار خورده اند و افعی شده اند. این نوع از بیشعورها آنقدر قوت گرفته و در مراتب رسمی نفوذ کرده اند که به سادگی نمی توان در برابرشان ایستاد. آن ها واقعا بر این باورند که شکست ناپذیرند، چرا که دور و بر خود را از نوکرانی پر کرده اند که در صورت نیاز به راحتی میتوانند از آن ها به عنوان قربانی و سپر بلا استفاده کنند. حکومت ها نیز ابر بیشعور شده اند و سیاستمداران تشنه قدرت اند. آن ها همچون گربه هایی که دیوانه وار به دنبال غذا هستند، قدرت را بو می کشند. بیشعوران متوجه شده اند که با تامین نیازهای پوچ و نابخردانه عامه مردم، می توان آن ها را تحت کنترل کامل خود در آورند. با هیچ چیزی مثل ایجاد ترس و دلهره دست و حسابی، نمی توان خون مردم را در شیشه کرد. عبارت بحران، فرصتی است که هرگز نباید از دست داد شعار کلیدی بیشعوران گردن کلفت است. متاسفانه مذهب مسیحیت هم به یک ابر بیشعور تبدیل شده است. اکنون حافظان اخلاق که همانا کلیساها هستند به واسطه نمایش پوچ نسبیت گرایی، اصول خود را زیر پا گذاشته اند. بیشعورها، وزیر و کشیش شده و برای کسب پول و قدرت، کلام خدا را آشکارا زیر پا می گذارند. بیشعورهای گردن کلفت از قدرت عظیم خود مطلع بوده و با دیگر بیشعورهای گردن کلفت وارد اتحاد کثیفی شده اند و با این روش، نوعی توهم اهمیت و آسیب ناپذیری به وجود آورده اند. آن ها معتقدند هر چه گردن کلفت تر باشی، زیباتری.