کتاب کارآگاه نلی مجموعه 6 جلدی نوشته مارتین ویدمارک با ترجمه مسعود حجوانی, توسط انتشارات پیدایش با موضوع ادبیات کودک و نوجوان، داستان های کودک و نوجوان، رمان خارجی کودکان به چاپ رسیده است.
مامور مخفی هیولا یعنی:کسیکه همیشه مشغول دست و پنجه نرم کردن با هیولا و اشباح است. «هاها!چه خنده دار این هم شد داستان ترسناک؟اصلا هیولا وجود ندارد.فقط بچه کودکستانی ها اشباح و این جور چیزها را باور میکنند.»
«کارآگاه نلی» اثری محبوب و پرفروش برای کودکان گروه سنی ب و ج است. این مجموعهی شش جلدی به قلم مارتین ویدمارک، نویسنده و معلم سوئدی است که تجربیاتی زیادی در رابطه کار با بچهها دارد و موضوعاتی شامل ادبیات کودکان را نیز آموزش میدهد. ویدمارک از جمله نویسندگان کودک محبوب در سوئد است که تاکنون بیش از صد جلد کتاب از او منتشر شده و به ۴۰ زبان مختلف نیز ترجمه شده است.
کارآگاه نلی یکی از محبوبترین و معروفترین آثار ویدمارک، داستان دختربچهای به نام نلی راپ است. نلی دختری جسور و ماجراجوست که هر بار به همراه سگش (لندن) به ماموریت کارآگاهی میرود. در هر کتاب، او به ماموریت جدیدی میرود و با چالشها و معماهایی دربارهی اشباح و هیولاها درگیر میشود که باید جواب آنها را پیدا کند. در هر یک از این داستانها، نلی وارد ماجراجوییهایی پیچیدهتری میشود و شخصیتهای جدیدی نیز به کتاب اضافه میشوند.
مجموعه کارآگاه نلی علاوه بر داستانهای جذاب و ماجراهای عجیبش، تصویرسازیهای جذابی دارد که خواندنش را برای کودکان و نوجوانان لذتبخشتر میکند.
۶ جلد مجموعه کارآگاه نلی را با ترجمه مسعود حجوانی، در قالب یک پک منتشر کرده است. این مجموعه شامل کتابهای زیر است:
دانشکده هیولاها
جادوگران وقت
فرانکناشتاین
اشباح در فروشگاه
زنگ خطر
اشباح در قصر لوولوندا
گزیدهای از کتاب «جادوگران وقت» از مجموعه کارآگاه نلی:
پدر، مادر و من در آشپزخانه نشسته بودیم و خودمان را برای جشن امشب آماده میکردیم که قرار بود جلو محوطهی شهرداری برگزار شود. مادر داشت لباسهای مخصوص جشن را میدوخت. میخواستیم این بار شکل اسکلتها و اشباح لباس بپوشیم. پدر هم میخواست با چاقو برای یک کدوتنبل چشم و ابرو ببرد. بعدش میخواست توی آن شمع بگذارد تا با نورش، کدوتنبل شکل یک هیولا بشود.
چند لحظه جلو پنجره ایستادم و بیرون را تماشا کردم. آنجا، آنجا! یکدفعه دو شهاب ستارهای، به سرعت از جلو چشمهایم گذشتند و دو خط درخشان و نورانی از خودشان به جا گذاشتند.
فکر کردم هالووین شب مقدس، اگر مردم میدانستند که بیرون، توی خیابانها چقدر هیولا و موجودات خطرناک و ترسناک وجود دارند، دیگر سعی نمیکردند این لباسهای مسخره را بپوشند و همدیگر را بترسانند.
کتاب کارآگاه نلی مجموعه 6 جلدی نوشته مارتین ویدمارک با ترجمه مسعود حجوانی, توسط انتشارات پیدایش با موضوع ادبیات کودک و نوجوان، داستان های کودک و نوجوان، رمان خارجی کودکان به چاپ رسیده است.
مامور مخفی هیولا یعنی:کسیکه همیشه مشغول دست و پنجه نرم کردن با هیولا و اشباح است. «هاها!چه خنده دار این هم شد داستان ترسناک؟اصلا هیولا وجود ندارد.فقط بچه کودکستانی ها اشباح و این جور چیزها را باور میکنند.»
«کارآگاه نلی» اثری محبوب و پرفروش برای کودکان گروه سنی ب و ج است. این مجموعهی شش جلدی به قلم مارتین ویدمارک، نویسنده و معلم سوئدی است که تجربیاتی زیادی در رابطه کار با بچهها دارد و موضوعاتی شامل ادبیات کودکان را نیز آموزش میدهد. ویدمارک از جمله نویسندگان کودک محبوب در سوئد است که تاکنون بیش از صد جلد کتاب از او منتشر شده و به ۴۰ زبان مختلف نیز ترجمه شده است.
کارآگاه نلی یکی از محبوبترین و معروفترین آثار ویدمارک، داستان دختربچهای به نام نلی راپ است. نلی دختری جسور و ماجراجوست که هر بار به همراه سگش (لندن) به ماموریت کارآگاهی میرود. در هر کتاب، او به ماموریت جدیدی میرود و با چالشها و معماهایی دربارهی اشباح و هیولاها درگیر میشود که باید جواب آنها را پیدا کند. در هر یک از این داستانها، نلی وارد ماجراجوییهایی پیچیدهتری میشود و شخصیتهای جدیدی نیز به کتاب اضافه میشوند.
مجموعه کارآگاه نلی علاوه بر داستانهای جذاب و ماجراهای عجیبش، تصویرسازیهای جذابی دارد که خواندنش را برای کودکان و نوجوانان لذتبخشتر میکند.
۶ جلد مجموعه کارآگاه نلی را با ترجمه مسعود حجوانی، در قالب یک پک منتشر کرده است. این مجموعه شامل کتابهای زیر است:
دانشکده هیولاها
جادوگران وقت
فرانکناشتاین
اشباح در فروشگاه
زنگ خطر
اشباح در قصر لوولوندا
گزیدهای از کتاب «جادوگران وقت» از مجموعه کارآگاه نلی:
پدر، مادر و من در آشپزخانه نشسته بودیم و خودمان را برای جشن امشب آماده میکردیم که قرار بود جلو محوطهی شهرداری برگزار شود. مادر داشت لباسهای مخصوص جشن را میدوخت. میخواستیم این بار شکل اسکلتها و اشباح لباس بپوشیم. پدر هم میخواست با چاقو برای یک کدوتنبل چشم و ابرو ببرد. بعدش میخواست توی آن شمع بگذارد تا با نورش، کدوتنبل شکل یک هیولا بشود.
چند لحظه جلو پنجره ایستادم و بیرون را تماشا کردم. آنجا، آنجا! یکدفعه دو شهاب ستارهای، به سرعت از جلو چشمهایم گذشتند و دو خط درخشان و نورانی از خودشان به جا گذاشتند.
فکر کردم هالووین شب مقدس، اگر مردم میدانستند که بیرون، توی خیابانها چقدر هیولا و موجودات خطرناک و ترسناک وجود دارند، دیگر سعی نمیکردند این لباسهای مسخره را بپوشند و همدیگر را بترسانند.