کتاب پیکار با دیو زندگی‌نامه‌ای سه‌گانه در شرح سرنوشت، آثار و اندیشه‌های فردریش هولدرلین، هاینریش فون کلایست و نیچه است که سه ادیب هم‌زبان او هستند. این نسخه از پیکار با دیو به زندگی و معرفی آثار فردریش هولدرلین، شاعر دوره‌ی کلاسیک و رمانتیک آلمان می‌پردازد. هولدرلین که امروزه شهرتی اسطوره‌ای دارد، در زمان خود انسانی شکست‌‌خورده بود. در جوانی برعکس خواسته‌ی مادرش از پیوستن به جامعه‌ی روحانی سر باز زد و در نامه‌ای به او اعتراف کرد که بلندپروازی‌های ادبی‌اش هرگز نخواهند گذاشت در آرامش صومعه و زندگی خانوادگی احساس خوشبختی کند. اما او در کارهای ادبی هم شانسی نداشت. از شغل معلم سرخانگی به دلیل دلبستگی به مادر شاگردش اخراج شد و پس از آن هم به دلیل بیماری روحی مشهودی که داشت، در دو شغل دیگرش در سوئیس و بوردوی فرانسه دوام نیاورد. او نسبت به زمان خود زبان و شعری نوآورانه داشت و به همین دلیل آثارش مورد استقبال قرار نمی‌گرفت. هولدرلین از سال ۱۸۰۴ تا ۱۸۰۶ به دلیل کار به عنوان کتابدار در کتابخانه‌ی سلطنتی به آرامشی نسبی رسید؛ ولی اختلالات روانی تداوم این شغل را هم برایش مشکل ساخت. پس از آن وی شهریه‌خوار ارثی بود که پدرش برایش به جا گذاشته بود. هولدرلین در ۱۸۰۶ به همکاری با جمهوری‌خواهان آلمانی طرفدار انقلاب فرانسه متهم شد و اما بیماری روحی‌اش او را از محاکمه و زندان معاف کرد. زندگی او از آن زمان تا چهار دهه بعد در جنون گذشت.