ویژگی بارز کتاب‌های پاورز این است که داستان‌های او علاوه‌بر توصیفات زیبا از طبیعت اشاره‌هایی به علوم زیست‌شناسی، زیست شیمی، ژنتیک و پزشکی نیز دارند. این ترکیب داستان را جذاب‌تر و غیرمنتظره‌تر می‌کند و موجب می‌شود که نگاه انسان به طبیعت عوض شود. کتاب پژواک‌برانگیز که از نامزدهای نهایی جایزه‌ی پولیتزر بوده، با توصیفی زیبا و روح‌انگیز از مهاجرت درناها شروع می‌شود. داستان کتاب در نبراسکا اتفاق می‌افتد و پاورز طبیعت وحشی آن‌جا را آن‌قدر زیبا توصیف کرده است که خوانندگان می‌پندارند خودشان آن‌جا هستند. در جاده‌ای دورافتاده، مارک شلوتر جوان کامیون خود را از مسیر منحرف کرده و تصادف می‌کند. او به بیمارستان منتقل می‌شود و به کما می‌رود. خواهر بزرگ‌ترش که تنها عضو باقیمانده از خانواده‌ی اوست، به شهر زادگاهش بازمی‌گردد تا مراقب برادرش باشد. وقتی مارک به هوش می‌آید، خواهرش را نمی‌پذیرد و عقیده دارد که این زن تنها چهره‌ی خواهرش را دارد و در اصل کلاهبردار است. داستان به مرور پیچیده‌تر می‌شود و متوجه می‌شویم حقیقت آن چیزی نیست که فکر می‌کردیم. این کتاب طولانی ریتمی کند و آرام دارد؛ اما تک‌تک خطوط آن به‌زیبایی نوشته شده‌اند و خواندنش احساساتی ارزشمند و بی‌زمان را در خواننده برمی‌انگیزد.