کتاب مدیریت مراکز و سازمان های هنری نوشته افسر افشاری نادری, توسط انتشارات ساکو به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: مدیریت, مدیریت سازمانی, کلیات و مفاهیم عمومی, رفتار سازمانی
در کتابی که پیش روست، تلاش شده است تا مباحث مبهم فرهنگ و هنر به صورتی روشن و پربار به قصد سامان دادن به مفهوم هنر در کشور بازگو شود.
مزیت مهم و عمده این کتاب آن است که یک معلم حرفهای و مطلع از امور فرهنگی که از سال 1377 به این سو سرگرم پژوهش و آموزش در پهنه فرهنگ بوده است، کوشش نموده که مطالب گسترده سازماندهی فرهنگ و هنر را به زبانی ساده و عملی برای دانشجویان فرهنگ و هنر به تألیف درآورد تا بیشتر مطالب مرتبط با سازمانها و مراکز هنری را در برداشته باشد.
روشن است که مفهوم گسترده و پیچیدهای چون فرهنگ و هنر را نمیتوان با یک یا چند نوشته سازماندهی نمود. بخصوص اینکه چالشها و تفسیرهای گوناگونی نیز در همه دنیا بر سر اینکه آیا میتوان هنر را سازماندهی کرد؛ نیز وجود دارد.
پرسش اینجاست که آیا این کتاب توانسته است، سازمانیافتگی هنر را به درستی به رشته تحریر درآورد؟ اندیشهای واحد و همگنی را در چارچوب علمی و عملی به نمایش گذارد؟
در پاسخ باید اشاره کرد، تلاش مؤلف بر آن بوده تا تولیدات و خدمات هنرهایی (نه همه هنرها) را که قابلیت سازماندهی آنها وجود دارد؛ نظیرآنچه در موزهها، گالریها، نمایشگاهها و جشنوارهها که امکانات تعریفشدهای در سطح جهان داشته و عملکرد مشخصی برایشان در نظر گرفتهشده را بررسی و معرفی نماید و برای هنر نیز مانند هر فعالیت دیگر اجتماعی منافع اقتصادی را علاوه بر مطلوبیتهای فردی، در نظر گیرد تا هنرمندان دغدغهای بهجز ارتقای تولید و خدمات هنری نداشته باشند.
لازم میدانم به این نکته نیز اشارهکنم، این اثر بر مبنای سرفصلهای مصوب درس مدیریت سازمانهای هنری دانشگاه جامع علمی کاربردی تألیف شده و به طور قطع، بدون اشکال نبوده و نیازمند همیاری و همکاری مؤلفان و پژوهشگران عزیز میباشد تا اشتباهات کتاب را گوشزد نموده و به کمک هم مطالب مندرج در این کتاب و کتابهای آتی را، پربارتر سازیم.
کتاب مدیریت مراکز و سازمان های هنری نوشته افسر افشاری نادری, توسط انتشارات ساکو به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: مدیریت, مدیریت سازمانی, کلیات و مفاهیم عمومی, رفتار سازمانی
در کتابی که پیش روست، تلاش شده است تا مباحث مبهم فرهنگ و هنر به صورتی روشن و پربار به قصد سامان دادن به مفهوم هنر در کشور بازگو شود.
مزیت مهم و عمده این کتاب آن است که یک معلم حرفهای و مطلع از امور فرهنگی که از سال 1377 به این سو سرگرم پژوهش و آموزش در پهنه فرهنگ بوده است، کوشش نموده که مطالب گسترده سازماندهی فرهنگ و هنر را به زبانی ساده و عملی برای دانشجویان فرهنگ و هنر به تألیف درآورد تا بیشتر مطالب مرتبط با سازمانها و مراکز هنری را در برداشته باشد.
روشن است که مفهوم گسترده و پیچیدهای چون فرهنگ و هنر را نمیتوان با یک یا چند نوشته سازماندهی نمود. بخصوص اینکه چالشها و تفسیرهای گوناگونی نیز در همه دنیا بر سر اینکه آیا میتوان هنر را سازماندهی کرد؛ نیز وجود دارد.
پرسش اینجاست که آیا این کتاب توانسته است، سازمانیافتگی هنر را به درستی به رشته تحریر درآورد؟ اندیشهای واحد و همگنی را در چارچوب علمی و عملی به نمایش گذارد؟
در پاسخ باید اشاره کرد، تلاش مؤلف بر آن بوده تا تولیدات و خدمات هنرهایی (نه همه هنرها) را که قابلیت سازماندهی آنها وجود دارد؛ نظیرآنچه در موزهها، گالریها، نمایشگاهها و جشنوارهها که امکانات تعریفشدهای در سطح جهان داشته و عملکرد مشخصی برایشان در نظر گرفتهشده را بررسی و معرفی نماید و برای هنر نیز مانند هر فعالیت دیگر اجتماعی منافع اقتصادی را علاوه بر مطلوبیتهای فردی، در نظر گیرد تا هنرمندان دغدغهای بهجز ارتقای تولید و خدمات هنری نداشته باشند.
لازم میدانم به این نکته نیز اشارهکنم، این اثر بر مبنای سرفصلهای مصوب درس مدیریت سازمانهای هنری دانشگاه جامع علمی کاربردی تألیف شده و به طور قطع، بدون اشکال نبوده و نیازمند همیاری و همکاری مؤلفان و پژوهشگران عزیز میباشد تا اشتباهات کتاب را گوشزد نموده و به کمک هم مطالب مندرج در این کتاب و کتابهای آتی را، پربارتر سازیم.