کتاب مجموعه ویوارد پاینز جلد اول کاج ها نوشته بلیک کراوچ ترجمه زهرا رحیمی توسط انتشارات باژ به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: کودک و نوجوان، رمان های خارجی نوجوان، داستان های خارجی نوجوان
بخشی از متن
مأمور سرویس مخفی، ایتن برک، با مأموریتی مشخص وارد ویوارد پاینزِ آیداهو می‌شود: پیدا كردن و بازیافتن دو مأمور فدرالی كه یک ماه پیش در این شهر گم شده‌اند؛ ولی هنوز چند ثانیه‌ای از رسیدنش به شهر نمی‌گذرد که درگیر تصادفی شدید می‌شود.
در یک بیمارستان به هوش می‌آید. بدون كارت شناسایی، بدون تلفن همراه و بدون كیف دستی. كاركنان بیمارستان ظاهراً به اندازه‌ی کافی رفتاری دوستانه دارند ولی چیزی... درست نیست. با گذشت روزها، تحقیقات ایتن درمورد ناپدید شدن همكارانش، بیش از پاسخ، باعث پیش آمدن سؤالات بیشتری می‌شود. چرا او نمی‌تواند با همسر و پسرش در دنیای بیرون تماس بگیرد؟ چرا كسی باور نمی‌كند او همان کسی است كه می‌گوید؟ و دلیل وجود حصارهای الكتریكی دورتادور شهر چیست؟ برای داخل نگه داشتن ساکنان شهر است یا بیرون نگه داشتن چیزی؟
با هر قدمی كه ایتن به حقیقت نزدیک‌تر می‌شود، از دنیایی که می‌شناخت، دورتر می‌شود.
تا درنهایت با حقیقتی هولناک روبرو می‌شود: شاید هرگز نتواند زنده از ویواردپاینز بیرون برود.
کتاب مجموعه ویوارد پاینز جلد اول کاج ها نوشته بلیک کراوچ ترجمه زهرا رحیمی توسط انتشارات باژ به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: کودک و نوجوان، رمان های خارجی نوجوان، داستان های خارجی نوجوان
بخشی از متن
مأمور سرویس مخفی، ایتن برک، با مأموریتی مشخص وارد ویوارد پاینزِ آیداهو می‌شود: پیدا كردن و بازیافتن دو مأمور فدرالی كه یک ماه پیش در این شهر گم شده‌اند؛ ولی هنوز چند ثانیه‌ای از رسیدنش به شهر نمی‌گذرد که درگیر تصادفی شدید می‌شود.
در یک بیمارستان به هوش می‌آید. بدون كارت شناسایی، بدون تلفن همراه و بدون كیف دستی. كاركنان بیمارستان ظاهراً به اندازه‌ی کافی رفتاری دوستانه دارند ولی چیزی... درست نیست. با گذشت روزها، تحقیقات ایتن درمورد ناپدید شدن همكارانش، بیش از پاسخ، باعث پیش آمدن سؤالات بیشتری می‌شود. چرا او نمی‌تواند با همسر و پسرش در دنیای بیرون تماس بگیرد؟ چرا كسی باور نمی‌كند او همان کسی است كه می‌گوید؟ و دلیل وجود حصارهای الكتریكی دورتادور شهر چیست؟ برای داخل نگه داشتن ساکنان شهر است یا بیرون نگه داشتن چیزی؟
با هر قدمی كه ایتن به حقیقت نزدیک‌تر می‌شود، از دنیایی که می‌شناخت، دورتر می‌شود.
تا درنهایت با حقیقتی هولناک روبرو می‌شود: شاید هرگز نتواند زنده از ویواردپاینز بیرون برود.
