رمان مجموعه عشق های فراموش شده صفورا اره و غلام بهونه گیر نوشته اعظم مهدوی, توسط انتشارات هوپا به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل ادبیات فارسی, رمان ایرانی, ادبیات داستانی و کتاب حاضر ویژه نوجوان گروه رده سنی ۱۲ تا ۱۶ سال می باشد
صفورا دیلاق و بیقواره بود با شانههایی پت و پهن و دستانی بزرگ مثل دو طاقار که از دو طرف تنش آویزان بودند. صورتش گُرگرفته، دهانش گشاد و بینیاش استخوانی کشیده بود. یک خال بزرگ گوشتی گوشهی چپ لب پایینش داشت … زبانش مثل نیش عقرب بود، بلکه هم بدتر، مثل اَره تیز و تند و برنده!برای همین در و همسایه و فامیل و آشنا «صفورا اَره» صدایش میزدند. اولبار آقاددهی خدا بیامرزش این اسم را رویش گذاشت. میگفت: «معلوم نیست به کی رفته!» … صفورا تقی به توقی میخورد اَره میشد. با دستهای بزرگش همهچیز را به ه...
ماجرای عاشقیت صفورای عبوس و بداخلاق به غلام لوده و زنباره. آن هم درست روزی که خوشخوشان غلام است، روزی که پاشنهی کفشهایش را خوابانده، موهای فرفری شبقرنگش را روغن زده و به خواستگاری میرود …
یکبار احمد شاملو در کتاب «کوچه» این قصهی عاشقانه را به شیوایی نقل کرد و به آن سر و سامان داد و حالا اعظم مهدوی با برداشت آزاد از این قصه، به شخصیتهای دلنشین این قصه جان داد و داستانی با روایتی طنزآلود و لحنی کوچهبازاری بازآفرید.
مجموعه عشق های فراموش شده دختر ماه پسر خورشید
مجموعه عشق های فراموش شده گل و نوروز
مجموعه عشق های فراموش شده صفورا اره و غلام بهونه گیر
مجموعه عشق های فراموش شده بهرام و گل اندام
مجموعه عشق های فراموش شده ویس و رامین
مجموعه عشق های فراموش شده زال و رودابه
مجموعه عشق های فراموش شده رابعه و بکتاش
مجموعه عشق های فراموش شده انیسه خاتون و توپاز خان
رمان مجموعه عشق های فراموش شده صفورا اره و غلام بهونه گیر نوشته اعظم مهدوی, توسط انتشارات هوپا به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل ادبیات فارسی, رمان ایرانی, ادبیات داستانی و کتاب حاضر ویژه نوجوان گروه رده سنی ۱۲ تا ۱۶ سال می باشد
صفورا دیلاق و بیقواره بود با شانههایی پت و پهن و دستانی بزرگ مثل دو طاقار که از دو طرف تنش آویزان بودند. صورتش گُرگرفته، دهانش گشاد و بینیاش استخوانی کشیده بود. یک خال بزرگ گوشتی گوشهی چپ لب پایینش داشت … زبانش مثل نیش عقرب بود، بلکه هم بدتر، مثل اَره تیز و تند و برنده!برای همین در و همسایه و فامیل و آشنا «صفورا اَره» صدایش میزدند. اولبار آقاددهی خدا بیامرزش این اسم را رویش گذاشت. میگفت: «معلوم نیست به کی رفته!» … صفورا تقی به توقی میخورد اَره میشد. با دستهای بزرگش همهچیز را به ه...
ماجرای عاشقیت صفورای عبوس و بداخلاق به غلام لوده و زنباره. آن هم درست روزی که خوشخوشان غلام است، روزی که پاشنهی کفشهایش را خوابانده، موهای فرفری شبقرنگش را روغن زده و به خواستگاری میرود …
یکبار احمد شاملو در کتاب «کوچه» این قصهی عاشقانه را به شیوایی نقل کرد و به آن سر و سامان داد و حالا اعظم مهدوی با برداشت آزاد از این قصه، به شخصیتهای دلنشین این قصه جان داد و داستانی با روایتی طنزآلود و لحنی کوچهبازاری بازآفرید.
مجموعه عشق های فراموش شده دختر ماه پسر خورشید
مجموعه عشق های فراموش شده گل و نوروز
مجموعه عشق های فراموش شده صفورا اره و غلام بهونه گیر
مجموعه عشق های فراموش شده بهرام و گل اندام
مجموعه عشق های فراموش شده ویس و رامین
مجموعه عشق های فراموش شده زال و رودابه
مجموعه عشق های فراموش شده رابعه و بکتاش
مجموعه عشق های فراموش شده انیسه خاتون و توپاز خان