کتاب فریب دادن شیطان راز آزادی و موفقیت نوشته ناپلئون هیل با ترجمه مهدی قراچه داغی, توسط انتشارات نسل نو اندیش به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل روانشناسی موفقیت, موفقیت و خودیاری, راز آزادی و موفقیت میباشد
راز اینکه چگونه نویسنده به آزادی فیزیکی و مالی رسید. کتابی که میخوانید دورهای سخاوتمندانه در زمینة روانشناسی است که طرز کار ذهن انسان را نشان میدهد. وقتی خواندن این کتاب را تمام کردید، اطلاعاتی بهمراتب بیشتر دربارة خداوند به ذهنتان راه یافته است.
فریب دادن شیطان عمیقترین کتابی است که تاکنون خواندهام. قبل از هر چیز باید بگویم باعث افتخار من بود وقتی دُن گرین، مدیرعامل بنیاد ناپلئون هیل، به اندازة کافی به من اعتماد کرد و از من خواست در این پروژه سهم و نقش داشته باشم. پیشنویس کتاب را که خواندم یک هفته نتوانستم بخوابم.
ناپلئون هیل کتاب را در سال 1938 نوشت. دستنویس این کتاب را خانوادة هیل به مدت 72 سال پنهان کردند. چرا؟ زیرا از واکنشی که ایجاد میکرد واهمه داشتند. شجاعت ناپلئون هیل در نگارش دربارة کار ابلیس در کلیساها، مدارس و سیاستهای ما اساس جامعة آن زمان را تهدید میکرد. وقتی سؤال شد که چرا خانوادة هیل پیشنویس کتاب را پنهان کردهاند، دن گرین به داستان زیر اشاره کرد:
پای اعتراضات همسر هیل، آنی لو در میان بود. او منشی دکتر ویلیام پلام جاکوبز رئیس کالج پرسبیتارین در شهر کلینتون، کارولینای جنوبی بود. جاکوبز در ضمن مالک جاکوبز پرس و مشاور گروهی از مؤسسات پارچهبافی کارولینای جنوبی بود. جاکوبز از هیل دعوت کرد تا به کلینتون بیاید و برای او کار کند. آنی لو نمیخواست به خاطر نقش ابلیس کتاب حاضر به چاپ برسد. او از واکنش مذهبیون میترسید، گرچه هیل در سال 1970 مرد، آنی لو تا سال 1984 زنده بود. با مرگ آنی لو نسخة خطی کتاب در اختیار دکتر چارلی جانسون که در آن زمان رئیس بنیاد ناپلئون هیل بود، قرار گرفت. چارلی برادرزادة آنی لو هیل بود. همسر چارلی، فرانکی با احساسات آنی لو آشنا بود. فرانکی به چارلی گفت مایل نیست تا روزی که زنده است نوشته نشر شود. همسر چارلی چند سال پیش مرد و خانوادة چارلی نسخة خطی را در یک جلد چرمی قرمزرنگ گذاشتند و روی جلد عبارت «فریب دادن شیطان» را به خط زرکوب نوشتند و نوشته را به من دادند. بنیاد بر این باور است که نسخة خطی پیام مهمی دارد که باید با دیگران در میان گذاشته شود.
بعد از صحبت با دُن، من به نتیجة قدرتمندی رسیدم. این کتاب با آنکه در سال 1938 نوشته شده بود، مناسب چاپ شدن در این زمان بود تا جامعة ما را به آگاهی برساند. هدف این بود که این کتاب به بسیاری از مسائل و سؤالات مطرح زمانه جواب بدهد. این کتاب راهکارهایی در اختیار ما میگذارد تا شیطان موجود در زندگیمان را فریب دهیم. این کتاب به ما نشان میدهد که چگونه به موفقیت برسیم و به دنیای پیرامون خود چیزی بیفزاییم.
کتاب فریب دادن شیطان راز آزادی و موفقیت نوشته ناپلئون هیل با ترجمه مهدی قراچه داغی, توسط انتشارات نسل نو اندیش به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل روانشناسی موفقیت, موفقیت و خودیاری, راز آزادی و موفقیت میباشد
راز اینکه چگونه نویسنده به آزادی فیزیکی و مالی رسید. کتابی که میخوانید دورهای سخاوتمندانه در زمینة روانشناسی است که طرز کار ذهن انسان را نشان میدهد. وقتی خواندن این کتاب را تمام کردید، اطلاعاتی بهمراتب بیشتر دربارة خداوند به ذهنتان راه یافته است.
فریب دادن شیطان عمیقترین کتابی است که تاکنون خواندهام. قبل از هر چیز باید بگویم باعث افتخار من بود وقتی دُن گرین، مدیرعامل بنیاد ناپلئون هیل، به اندازة کافی به من اعتماد کرد و از من خواست در این پروژه سهم و نقش داشته باشم. پیشنویس کتاب را که خواندم یک هفته نتوانستم بخوابم.
ناپلئون هیل کتاب را در سال 1938 نوشت. دستنویس این کتاب را خانوادة هیل به مدت 72 سال پنهان کردند. چرا؟ زیرا از واکنشی که ایجاد میکرد واهمه داشتند. شجاعت ناپلئون هیل در نگارش دربارة کار ابلیس در کلیساها، مدارس و سیاستهای ما اساس جامعة آن زمان را تهدید میکرد. وقتی سؤال شد که چرا خانوادة هیل پیشنویس کتاب را پنهان کردهاند، دن گرین به داستان زیر اشاره کرد:
پای اعتراضات همسر هیل، آنی لو در میان بود. او منشی دکتر ویلیام پلام جاکوبز رئیس کالج پرسبیتارین در شهر کلینتون، کارولینای جنوبی بود. جاکوبز در ضمن مالک جاکوبز پرس و مشاور گروهی از مؤسسات پارچهبافی کارولینای جنوبی بود. جاکوبز از هیل دعوت کرد تا به کلینتون بیاید و برای او کار کند. آنی لو نمیخواست به خاطر نقش ابلیس کتاب حاضر به چاپ برسد. او از واکنش مذهبیون میترسید، گرچه هیل در سال 1970 مرد، آنی لو تا سال 1984 زنده بود. با مرگ آنی لو نسخة خطی کتاب در اختیار دکتر چارلی جانسون که در آن زمان رئیس بنیاد ناپلئون هیل بود، قرار گرفت. چارلی برادرزادة آنی لو هیل بود. همسر چارلی، فرانکی با احساسات آنی لو آشنا بود. فرانکی به چارلی گفت مایل نیست تا روزی که زنده است نوشته نشر شود. همسر چارلی چند سال پیش مرد و خانوادة چارلی نسخة خطی را در یک جلد چرمی قرمزرنگ گذاشتند و روی جلد عبارت «فریب دادن شیطان» را به خط زرکوب نوشتند و نوشته را به من دادند. بنیاد بر این باور است که نسخة خطی پیام مهمی دارد که باید با دیگران در میان گذاشته شود.
بعد از صحبت با دُن، من به نتیجة قدرتمندی رسیدم. این کتاب با آنکه در سال 1938 نوشته شده بود، مناسب چاپ شدن در این زمان بود تا جامعة ما را به آگاهی برساند. هدف این بود که این کتاب به بسیاری از مسائل و سؤالات مطرح زمانه جواب بدهد. این کتاب راهکارهایی در اختیار ما میگذارد تا شیطان موجود در زندگیمان را فریب دهیم. این کتاب به ما نشان میدهد که چگونه به موفقیت برسیم و به دنیای پیرامون خود چیزی بیفزاییم.