کتاب شروعی دوباره در دوران بازنشستگی نوشته مورتون شویتز، کن بلانچارد با ترجمه شاهین برادران توسط انتشارات ابوعطا با موضوع روانشناسی به چاپ رسیده است.
قدردانی از قشر بازنشسته که پس از سالها تلاش خالصانه و صادقانه و اندوختن تجربیات گرانسنگ، جامهی پرافتخار بازنشستگی را بر تن میکنند، وظیفهی هر سازمان و نهاد است و چه خوب است که این قدردانی در قالب هدیهای ارزشمند در اختیار این عزیزان که سرشار از تجربههای گرانبها هستند، قرار گیرد. در همین راستا انتشارات ابوعطا کتابی را با عنوان «شروعی دوباره در دوران بازنشستگی» جهت تقدیر از این عزیزان به سازمانها و نهادهای مختلف معرفی مینماید. این کتاب در قالب یک رمان جذاب آموزشی تمامی مشکلات جسمی، روحی و معنوی که ممکن است در این دوران تأثیرات منفی بر زندگی این عزیزان داشته باشد را بیان کرده و با ارائهی راهکارهای جالب و اثربخش دوران بازنشستگی را تبدیل به بهترین دوران زندگی خواهد کرد.
حالا که به بقیهی زندگیتان نزدیک میشوید، میخواهید چهکار کنید تا آن را لذتبخش و پرمعنا کنید؟ به اعتقاد نویسندگان کتاب بیشتر افراد بهجای اینکه به سالهای بعدی عمرشان بهعنوان یک فرصت جالب نگاه کنند، فکر میکنند باید آن را تحمل کنند. تحقیقات ثابت کرده است افرادی که این سالها را با شوروحرارت بپذیرند - بهجای اینکه عقبنشینی کنند و یا منتظر اتفاقات مأیوسکننده باشند- سالهای باقیمانده را بهعنوان بهترین دورهی زندگی خود میبینند. در این کتاب نویسندگان داستان جالب لری و جنیس اسپارکس را بیان میکنند. آنها کشف کردهاند که به هر روز بهعنوان یک فرصت جدید برای ارتقای روابطشان، فعالکردن ذهنشان، قویترکردن بدنشان و رشد معنوی نگاه کنند. همچنانکه تلاش میکنند شروعی دوباره داشته باشند و تجربههای جدیدی کسب کنند، شوروعلاقه را به تمام حوزههای زندگی وارد میکنند. خوانندگان در این کتاب با شوخطبعی، اطلاعات عملی و خردی عمیق و پرمحتوا روبهرو میشوند. بهتر از همه خوانندگان تشویق میشوند زندگی را در سالهای آینده باارزش و لذتبخش ببینند.
اغلب گفته میشود که اتفاق و همزمانی وجود ندارد. با توجه به ماهیت پویای جهان هستی، هر اتفاقی علتی دارد؛ بنابراین، ملاقات ما در پرواز صبح زود از سندیگو به نیویورک اتفاقی نبود. شاید سرنوشت این بود که یکدیگر را ببینیم.
«خب چهکار میکنی و چه چیز جدیدی در زندگیات اتفاق افتاده؟» این شروع صحبت ما در هواپیما بود. در 15 دقیقهی بعدی، با علاقه و سرزندگی زیادی صحبت کردیم. دربارهی کارهایی که میکنیم و چیزهایی که به آنها علاقه داریم صحبت کردیم. وقتی مورتون گفت که در حوزهی پا به سن گذاشتهها کار میکند و با دیدگاهی نو و متفاوت به پدیدهی پیری نگاه میکند، کن گفت که او هم دربارهی چنین مسائلی فکر میکند. اصطلاحی که او استفاده میکرد «شروعی دوباره» بود. نگرشی که سالهای پیشرو را با علاقه در بر میگرفت؛ بهجای اینکه به سردی و بیاحساسی با آن برخورد کند، در آن لحظه این کتاب متولد شد...
کتاب شروعی دوباره در دوران بازنشستگی نوشته مورتون شویتز، کن بلانچارد با ترجمه شاهین برادران توسط انتشارات ابوعطا با موضوع روانشناسی به چاپ رسیده است.
قدردانی از قشر بازنشسته که پس از سالها تلاش خالصانه و صادقانه و اندوختن تجربیات گرانسنگ، جامهی پرافتخار بازنشستگی را بر تن میکنند، وظیفهی هر سازمان و نهاد است و چه خوب است که این قدردانی در قالب هدیهای ارزشمند در اختیار این عزیزان که سرشار از تجربههای گرانبها هستند، قرار گیرد. در همین راستا انتشارات ابوعطا کتابی را با عنوان «شروعی دوباره در دوران بازنشستگی» جهت تقدیر از این عزیزان به سازمانها و نهادهای مختلف معرفی مینماید. این کتاب در قالب یک رمان جذاب آموزشی تمامی مشکلات جسمی، روحی و معنوی که ممکن است در این دوران تأثیرات منفی بر زندگی این عزیزان داشته باشد را بیان کرده و با ارائهی راهکارهای جالب و اثربخش دوران بازنشستگی را تبدیل به بهترین دوران زندگی خواهد کرد.
حالا که به بقیهی زندگیتان نزدیک میشوید، میخواهید چهکار کنید تا آن را لذتبخش و پرمعنا کنید؟ به اعتقاد نویسندگان کتاب بیشتر افراد بهجای اینکه به سالهای بعدی عمرشان بهعنوان یک فرصت جالب نگاه کنند، فکر میکنند باید آن را تحمل کنند. تحقیقات ثابت کرده است افرادی که این سالها را با شوروحرارت بپذیرند - بهجای اینکه عقبنشینی کنند و یا منتظر اتفاقات مأیوسکننده باشند- سالهای باقیمانده را بهعنوان بهترین دورهی زندگی خود میبینند. در این کتاب نویسندگان داستان جالب لری و جنیس اسپارکس را بیان میکنند. آنها کشف کردهاند که به هر روز بهعنوان یک فرصت جدید برای ارتقای روابطشان، فعالکردن ذهنشان، قویترکردن بدنشان و رشد معنوی نگاه کنند. همچنانکه تلاش میکنند شروعی دوباره داشته باشند و تجربههای جدیدی کسب کنند، شوروعلاقه را به تمام حوزههای زندگی وارد میکنند. خوانندگان در این کتاب با شوخطبعی، اطلاعات عملی و خردی عمیق و پرمحتوا روبهرو میشوند. بهتر از همه خوانندگان تشویق میشوند زندگی را در سالهای آینده باارزش و لذتبخش ببینند.
اغلب گفته میشود که اتفاق و همزمانی وجود ندارد. با توجه به ماهیت پویای جهان هستی، هر اتفاقی علتی دارد؛ بنابراین، ملاقات ما در پرواز صبح زود از سندیگو به نیویورک اتفاقی نبود. شاید سرنوشت این بود که یکدیگر را ببینیم.
«خب چهکار میکنی و چه چیز جدیدی در زندگیات اتفاق افتاده؟» این شروع صحبت ما در هواپیما بود. در 15 دقیقهی بعدی، با علاقه و سرزندگی زیادی صحبت کردیم. دربارهی کارهایی که میکنیم و چیزهایی که به آنها علاقه داریم صحبت کردیم. وقتی مورتون گفت که در حوزهی پا به سن گذاشتهها کار میکند و با دیدگاهی نو و متفاوت به پدیدهی پیری نگاه میکند، کن گفت که او هم دربارهی چنین مسائلی فکر میکند. اصطلاحی که او استفاده میکرد «شروعی دوباره» بود. نگرشی که سالهای پیشرو را با علاقه در بر میگرفت؛ بهجای اینکه به سردی و بیاحساسی با آن برخورد کند، در آن لحظه این کتاب متولد شد...