کتاب دختر کشیش نوشته جورج اورول با ترجمه مهدی افشار, توسط انتشارات جامی به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل ادبیات ملل, رمان خارجی, ادبیات داستانی, داستان خارجی میباشد.
رمانی که می خوانید دختر کشیش (a Clergymans Daughter) زندگی تک دختر یک کشیش متحجر را به تصویر میکشد که هر چند تا حدودی روحیهی منحصر به فردی دارد، از کودکی تحت تعلیمات خشک و تحجر گرایانهی پدرش رشد کرده است. جورج اورول (George Orwell) در کاری بسیار خاص، حدود یک سوم از صفحات کتاب را صرف توصیف یک روز از زندگی «دوروتی» (شخصیت اصلی کتاب) با تمام جزئیات و اعتقاداتش، برای آماده ساختن زمینههای ادامهی داستان نموده و بعد از آماده شدن ذهن مخاطب باقی ماجراها را به راحتی نگاشته؛ کاری بینظیر که تندی و کندی آن را در جاهای مختلف خیلی خوب کنترل کرده است.
ماجرا اینگونه ادامه مییابد که «دوروتی» با آن که خود را فوقالعاده انسان باایمانی پنداشته و البته هرگز سستی و تنبلی در کار عبادت و کلیسا نداشته و تمام سختیها، فقر و بیمسئولیتیهای پدرش را بر دوش کشیده و حتی به خیلی از مردم فقیر و... کمک مینماید، زمانی که به علت دچار شدن به فراموشیِ مقطعی چند روزی به خانه نمیآید، از طرف پدر نیز همچون دیگر مردم دهکده که شروع به گفتن حرفهای بیربط و زدن تهمتهای عجیب و غریب مینمایند، طرد و به یک ولگرد بیخانمان تبدیل شده و به دنیایی جدید پای میگذارد. دنیایی که او را دچار کشمکشهای ذهنیتی در ارتباط با مذهب، فقر، پدرش، کلیسا و... مینماید.
کتاب دختر کشیش نوشته جورج اورول با ترجمه مهدی افشار, توسط انتشارات جامی به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل ادبیات ملل, رمان خارجی, ادبیات داستانی, داستان خارجی میباشد.
رمانی که می خوانید دختر کشیش (a Clergymans Daughter) زندگی تک دختر یک کشیش متحجر را به تصویر میکشد که هر چند تا حدودی روحیهی منحصر به فردی دارد، از کودکی تحت تعلیمات خشک و تحجر گرایانهی پدرش رشد کرده است. جورج اورول (George Orwell) در کاری بسیار خاص، حدود یک سوم از صفحات کتاب را صرف توصیف یک روز از زندگی «دوروتی» (شخصیت اصلی کتاب) با تمام جزئیات و اعتقاداتش، برای آماده ساختن زمینههای ادامهی داستان نموده و بعد از آماده شدن ذهن مخاطب باقی ماجراها را به راحتی نگاشته؛ کاری بینظیر که تندی و کندی آن را در جاهای مختلف خیلی خوب کنترل کرده است.
ماجرا اینگونه ادامه مییابد که «دوروتی» با آن که خود را فوقالعاده انسان باایمانی پنداشته و البته هرگز سستی و تنبلی در کار عبادت و کلیسا نداشته و تمام سختیها، فقر و بیمسئولیتیهای پدرش را بر دوش کشیده و حتی به خیلی از مردم فقیر و... کمک مینماید، زمانی که به علت دچار شدن به فراموشیِ مقطعی چند روزی به خانه نمیآید، از طرف پدر نیز همچون دیگر مردم دهکده که شروع به گفتن حرفهای بیربط و زدن تهمتهای عجیب و غریب مینمایند، طرد و به یک ولگرد بیخانمان تبدیل شده و به دنیایی جدید پای میگذارد. دنیایی که او را دچار کشمکشهای ذهنیتی در ارتباط با مذهب، فقر، پدرش، کلیسا و... مینماید.