کتاب خواب فروش نوشته تری دیری با ترجمه مهرداد مهدویان, توسط انتشارات پیدایش با موضوع ادبیات کودک و نوجوان، داستان های کودک و نوجوان، رمان خارجی کودکان به چاپ رسیده است.
«خواب فروش» عنوان رمانی نوشتهی تری دیری است. «خواب فروش» میآید! میتوان از او رؤیا خرید. هر رؤیایی را كه بخواهید میتوانید در خواب ببینید. خوشبختی در انتظار همه است… اما خواب فروش نقشهای شوم در سر دارد؛ و فقط «تامی» و «آلبرتا» میتوانند نقشه او را نقش بر آب كنند.
نشر پیدایش رمان خواب فروش را با ترجمه مهرداد مهدویان از دستهی رمان نوجوان منتشر کرده است. رمانهای این مجموعه با موضوعات متنوع، خواندنی و پرکشش از نویسندگان و مترجمان مطرح برای آشنایی نوجوانان با ادبیات داستان ایران و جهان انتخاب شدهاند.
از پشت کتاب «خواب فروش»:
شب اول همه مردم شهر خوابهای خوب میبینند. همه راضی و خوشحال هستند. اما ناگهان سر و کله خوابفروش پیدا میشود و اعلام میکند: هر که خواب خوش میخواهد باید قیمتش را پرداخت کند اگر نه کابوسهای وحشتناک به سراغش میآید.
آلبرتا و تامی دو دوست نوجوان متوجه میشوند که خوابفروش میخواهد. با این کار همه مردم را به بردگی بکشاند.
این خوابها از کجا آمدهاند؟ خوابفروش کیست؟ چطور میتوانند با او مبارزه کنند؟ آنها برای مبارزه با خوابفروش نیاز به کمی جسارت و تفکر بسیار دارند. موفقیت نزدیک است؟
گزیدهای از کتاب «خواب فروش»:
تامی روی اسب شیری و سفید نشست؛ در حالی که پاهایش از دو طرف آویزان بود. او یک پسر بچهی کوچک روی یک اسب بزرگ بود. ولی نمیترسید. او فقط به اژدهایی که در مقابلش ایستاده بود، فکر میکرد.
اژدها روی جاده جنگلی دراز کشیده بود و هر بار که نفس میکشید، دود سبز رنگی از پوزهی فلس دارش بیرون میآمد. چشمهای قرمزش درست مثل چراغ خطری بود که میگفت: «ایست!» و حتی روشنتر از موهای قرمز تامی بود.
اژدها در حالی که لبهای سبز خود را میلیسید. کلماتی را به زبان آورد که به گوش تامی رسید: «دوست من! سر جایت بمان. من اول تو را میخورم و بعد نوبت اسبت میشود.»
کتاب خواب فروش نوشته تری دیری با ترجمه مهرداد مهدویان, توسط انتشارات پیدایش با موضوع ادبیات کودک و نوجوان، داستان های کودک و نوجوان، رمان خارجی کودکان به چاپ رسیده است.
«خواب فروش» عنوان رمانی نوشتهی تری دیری است. «خواب فروش» میآید! میتوان از او رؤیا خرید. هر رؤیایی را كه بخواهید میتوانید در خواب ببینید. خوشبختی در انتظار همه است… اما خواب فروش نقشهای شوم در سر دارد؛ و فقط «تامی» و «آلبرتا» میتوانند نقشه او را نقش بر آب كنند.
نشر پیدایش رمان خواب فروش را با ترجمه مهرداد مهدویان از دستهی رمان نوجوان منتشر کرده است. رمانهای این مجموعه با موضوعات متنوع، خواندنی و پرکشش از نویسندگان و مترجمان مطرح برای آشنایی نوجوانان با ادبیات داستان ایران و جهان انتخاب شدهاند.
از پشت کتاب «خواب فروش»:
شب اول همه مردم شهر خوابهای خوب میبینند. همه راضی و خوشحال هستند. اما ناگهان سر و کله خوابفروش پیدا میشود و اعلام میکند: هر که خواب خوش میخواهد باید قیمتش را پرداخت کند اگر نه کابوسهای وحشتناک به سراغش میآید.
آلبرتا و تامی دو دوست نوجوان متوجه میشوند که خوابفروش میخواهد. با این کار همه مردم را به بردگی بکشاند.
این خوابها از کجا آمدهاند؟ خوابفروش کیست؟ چطور میتوانند با او مبارزه کنند؟ آنها برای مبارزه با خوابفروش نیاز به کمی جسارت و تفکر بسیار دارند. موفقیت نزدیک است؟
گزیدهای از کتاب «خواب فروش»:
تامی روی اسب شیری و سفید نشست؛ در حالی که پاهایش از دو طرف آویزان بود. او یک پسر بچهی کوچک روی یک اسب بزرگ بود. ولی نمیترسید. او فقط به اژدهایی که در مقابلش ایستاده بود، فکر میکرد.
اژدها روی جاده جنگلی دراز کشیده بود و هر بار که نفس میکشید، دود سبز رنگی از پوزهی فلس دارش بیرون میآمد. چشمهای قرمزش درست مثل چراغ خطری بود که میگفت: «ایست!» و حتی روشنتر از موهای قرمز تامی بود.
اژدها در حالی که لبهای سبز خود را میلیسید. کلماتی را به زبان آورد که به گوش تامی رسید: «دوست من! سر جایت بمان. من اول تو را میخورم و بعد نوبت اسبت میشود.»