کتاب حلقه قتل پنج شنبه ها نوشته ریچارد آزمان با ترجمه شهاب حبیبی, توسط انتشارات کوله پشتی به چاپ رسیده است.

موضوع کتاب: ادبیات ملل, رمان خارجی, ادبیات داستانی

این کتاب در سال 2020 منتشر شد و در همین مدت کم تبدیل به یکی از آثار پرفروش و پرطرفدار در دنیای ادبیات جنایی شد.

موضوع این رمان دربردارنده تمام عناصر و نشانه‌های داستان‌های معماگونه و جنایی ادبیات کلاسیک است؛ از ریتم تند آثار آگاتا کریسیتی گرفته تا شخصیت‌هایی پر شور هیجانی که بیشتر در آثار فردریک بکمن به چشم می‌خورد. مکالمات بین شخصیت‌های کتاب حلقه قتل پنجشنبه‌ها اغلب کوتاه و کوبنده هستند، روایت هیجان‌انگیز، صمیمیت و شیوایی در نحوه بیان و بافت روان‌شناختی اثر کمک می‌کنند تا هر چه بیشتر جذب این اثر شوید و لحظه‌ای از خواندن آن دست نکشید.

همان طور که می‌دانید ژانر جنایی و معمایی در ادبیات کلاسیک و مدرن همیشه پرطرفدار بوده است و در همه دوران‌ها نوابغی چون آلن پو، آگاتا کریستی، ریموند چندلر ظهور کرده‌اند که ابتدا جنایاتی خاص را در ذهن خلاق خود پرورانده‌اند و بعد با سبک و سیاق خاص آن را روی کاغذ آورده، شاخ و برگ داده، معماهایی پیچیده آفریده سپس شخصیت‌هایی باهوش و حیرت‌انگیز برای حل معماها آفریده‌اند که در نهایت موجب پیدایش آثار بی‌نظیر و سرگرم کننده‌ای در ادبیات جهان شده‌اند.

کتاب حلقه قتل پنجشنبه‌ها (The Thursday Murder Club) چهار شخصیت محوری و سالخورده دارد به نام‌های الیزابت، ابراهیم، جویس و ران. این چهار نفر که در دوران بازنشستگی به سر می‌برند، بیشتر اوقات خود را با صحبت و کنجکاوی درباره موضوعاتی چون خون و خونریزی، جنایت و قتل پر می‌کنند و برای خود یک انجمن خاص و مخفی با قوانینی عجیب تشکیل داده‌اند که مهم‌ترین شرط عضو شدن در آن علاقه به جنایت، بی‌رحم بودن و هوش فراوان است. همچنان که این چهار نفر در انجمن مشغول کارهای خود هستند، ناگهان در بنگاه‌داری در محله کشته می‌شود و یک عکس مرموز هم در کنار جسدش پیدا می‌شود. اینجاست کار اصلی انجمن شروع می‌شود. آن‌ها باید با هم فکری یکدیگر اولین معمای رسمی خود را حل کنند و بفهمند قاتل کیست و چه ماجرایی پشت این قتل مرموز وجود دارد.

افتخارات کتاب حلقه قتل پنجشنبه‌ها:

- نامزد جایزه‌ی ادگار (Edgar Award) در بخش بهترین رمان در سال 2021

- نامزد جایزه آنتونی (Anthony Award) برای بهترین رمان اول در سال 2021

- رتبه‌ی نخست فهرست کتاب‌های پرفروش ساندی تایمز

- از پرفروش‌های فهرست نیویورک تایمز

- کسب رتبه‌ی نخست کتاب‌های پرفروش کریسمس

نکوداشت‌های کتاب حلقه قتل پنجشنبه‌ها:

- نخستین حضور سرگرم‌کننده که نشان می‌دهد دوران پیری، دوران طلایی زندگی انسان‌هاست. (People)

- روایتی بامزه، محبوب و درعین حال سرگرم‌کننده. (Wall Street Journal)

- مشکوک، خنده‌دار، کوبنده. (Booklist)

- آزمن در نخستین اثرش جنایت و لذت را در هم می‌آمیزد. (Publishers Weekly)

کتاب حلقه قتل پنجشنبه‌ها مناسب چه کسانی است؟

دوست‌داران و طرفداران ژانر جنایی و معمایی و همچنین علاقه‌مندان به آثارِ گونه‌ی کمدی سیاه، از خواندن این کتاب بسیار لذت خواهند برد.

ریچارد آزمن را بیشتر بشناسیم:

نامِ مجری، کمدین و نویسنده‌ی انگلیسی، ریچارد آزمن (Richard Osman)، نخستین بار با انتشار کتاب حلقه قتل پنجشنبه‌ها بر سر زبان‌ها افتاد. این اثر که اولین کتاب آزمن است، توانست او را به نخستین نویسنده‌ی کتاب‌اولی‌ای بدل سازد که رکورد سریع‌ترین فروش در میان آثار جنایی را می‌شکند.

ایده نوشتن کتاب زمانی به ذهن آزمن رسید که او از بازدید یک دهکده که مخصوص اسکان افراد مسن و بازنشسته بود بر می‌گشت. او در خفا و به دور از چشم همه مشغول نگارش کتاب شد و با انتشارش شور و شوقی عظیم در میان مخاطبانش ایجاد کرد به طوری که فقط در سه روز نخست انتشار کتاب نزدیک به 45هزار نسخه از آن به فروش رفت و توانست رتبه اول فروش ساندی تایمز را از آن خود کند.

قلم طناز و جذاب او و توانایی‌اش در روایت داستانی هیجان‌انگیز و سرگرم‌کننده که به خوبی در کتاب حلقه قتل پنجشنبه‌ها نمایان است، نوید ظهور نویسنده‌ای خوش‌آتیه و توانمند را می‌دهد.

در بخشی از کتاب حلقه قتل پنجشنبه‌ها می‌خوانیم:

بعد از هیجاناتِ دیروز در قبرستان، کریس و دانا به فیرهیون برگشته و حدسِ جو کیپریانو درباره تحقیقات اصلی را بررسی کرده بودند. هیچ افسری از پلیس کِنت به قبرس شمالی نرفته بود. هیچ حرفی راجع به ارتباطات خانوادگی جیانی زده نشده بود. در کل هیچ تحقیق معناداری انجام نپذیرفته بود. کریس نام دو افسری را که به نیکوزیا فرستاده شده بودند دیده بود. تعجبی نداشت. آن‌ها با چیزی بیشتر از پوست‌هایی برنزه و سردردهایی از سرِ خماری برنگشته بودند.

سپس او و دانا یک‌بار دیگر به تمام آن لیست‌های مسافرانی که در هفته منتهی به قتل، از لارناکا به هیتروو گاتویک آمده بودند، نگاهی انداختند. نزدیک سه هزار اسم، اکثراً مرد و اکثراً قبرسی.

درحالی‌که یکی پس از دیگری لیست‌های اسامی را نگاه می‌کردند، کریس چیز دیگری را که جو کیپریانو گفته بود به یاد آورد. اگر جیانی به بریتانیا آمده باشد، نیاز به کمک داشته است. یک هم‌وطنِ قبرسی انتخاب واضحی خواهد بود. آیا کریس کسی را می‌شناخت؟

درحالی‌که اسامی از جلوی چشمانش رد می‌شدند، متوجه شد که کسی را می‌شناسد.

سپس به‌سراغ پرونده اصلی تونی کوران رفته بودند. شکی وجود نداشت که در آن روزهای اولیه، استیو جورجیو اطراف افرادِ تونی کوران می‌پلکید. نامش در گزارشات رسمی مطرح شده بود، ولی هیچ‌وقت بابت چیزی دستگیر نشده بود. و هر کاری که برای تونی انجام می‌داد، مدت زیادی دوام نیاورده بود.

او سال‌ها قبل باشگاه استیو را راه‌اندازی کرده و همان‌طور که مشخص بود، پشت‌سر هم موفقیت کسب کرده بود. کریس و دانا هر دو افسرانی را می‌شناختند که در آن جا تمرین می‌کردند. افسران خوبی هم بودند، نه افسرانی احمق. آن مکان شهرتِ خوبی به‌هم زده بود، و این موضوع برای تمام باشگاه‌های ورزشی صدق نمی‌کرد.