کتاب بحران های مالی جهانی ناگفته های بحران مالی جهانی مروری بر مهم ترین بحران های اقتصادی و مالی جهان با تکیه بر بحران های مالی سال 2008 نوشته میرابوطالب بدری توسط انتشارات چاپ و نشر بازرگانی با موضوع بحران مالی، رکورد اقتصادی به چاپ رسیده است.
در 15 سپتامبر 2008، با ورشکستگی بانک آمریکایی «لمن برادرز» جهان وارد بحرانی بیسابقه میگردد که به گمان بسیاری، شدیدترین بحران اقتصادی و مالی بعد از پایان جنگ جهانی دوم است. از زمان ظهور بحران تاکنون، تحلیلهای فراوانی در زمینه دلایل بحران مالی جهانی و اثراتش بر اقتصاد حقیقی ارائه گردیده است. مطرحترین تحلیلها، عرضه بیش از اندازه اعتبار به خانوارهای کمدرآمد را مطرح میسازد. درواقع، نهادهای مالی در چارچوب سیاستهای انبساط مالی با ارائه اعتبارات سهل و ارزان به خانوارهای بیبضاعت سعی نمودند با افزایش قدرت خرید آنها، موجب افزایش مصرف، بهویژه خرید مسکن شده و از این طریق رشد اقتصاد کشور را تثبت نمایند. ولی استقراض بیسابقه خانوارهای بیبضاعت، نهادهای مالی را با خطرات مستمر عدم پرداخت مواجه نمود و این خطرات با کاهش قیمت مسکن از اواسط سال 2006 به بعد بهتدریج افزایش یافته و با انبوه شدن عدم پرداختها سرانجام به بحران مالی ختم گردید.
در این راستا، میتوان سه نوع تحلیل که هر سه مکمل یکدیگرند را از یکدیگر تفکیک نمود. اولی مربوط به مالیگرایی اقتصاد است که سرمایهها را بهسوی بخش مسکن سوق داده و منجر به حباب مسکن گردید. دومین تحلیل، نوآوریهای مالی را مطرح میسازد، بهویژه پدیده مهم اواخر قرن بیستم یعنی «اوراق بهادارسازی» که موجب افزایش شدید اعتبارات گردید و سرانجام، سومین تحلیل به نقش با اهمیت عدم تعادلات جهانی اشاره مینماید. جریانهای سرمایه کشورهای آسیایی با رشد بالا بهسوی آمریکا موجب افزایش بیشازاندازه سرمایه در این کشور شده و در نهایت منجر به افزایش شدید اعتبارات گردید.
کتاب بحران های مالی جهانی ناگفته های بحران مالی جهانی مروری بر مهم ترین بحران های اقتصادی و مالی جهان با تکیه بر بحران های مالی سال 2008 نوشته میرابوطالب بدری توسط انتشارات چاپ و نشر بازرگانی با موضوع بحران مالی، رکورد اقتصادی به چاپ رسیده است.
در 15 سپتامبر 2008، با ورشکستگی بانک آمریکایی «لمن برادرز» جهان وارد بحرانی بیسابقه میگردد که به گمان بسیاری، شدیدترین بحران اقتصادی و مالی بعد از پایان جنگ جهانی دوم است. از زمان ظهور بحران تاکنون، تحلیلهای فراوانی در زمینه دلایل بحران مالی جهانی و اثراتش بر اقتصاد حقیقی ارائه گردیده است. مطرحترین تحلیلها، عرضه بیش از اندازه اعتبار به خانوارهای کمدرآمد را مطرح میسازد. درواقع، نهادهای مالی در چارچوب سیاستهای انبساط مالی با ارائه اعتبارات سهل و ارزان به خانوارهای بیبضاعت سعی نمودند با افزایش قدرت خرید آنها، موجب افزایش مصرف، بهویژه خرید مسکن شده و از این طریق رشد اقتصاد کشور را تثبت نمایند. ولی استقراض بیسابقه خانوارهای بیبضاعت، نهادهای مالی را با خطرات مستمر عدم پرداخت مواجه نمود و این خطرات با کاهش قیمت مسکن از اواسط سال 2006 به بعد بهتدریج افزایش یافته و با انبوه شدن عدم پرداختها سرانجام به بحران مالی ختم گردید.
در این راستا، میتوان سه نوع تحلیل که هر سه مکمل یکدیگرند را از یکدیگر تفکیک نمود. اولی مربوط به مالیگرایی اقتصاد است که سرمایهها را بهسوی بخش مسکن سوق داده و منجر به حباب مسکن گردید. دومین تحلیل، نوآوریهای مالی را مطرح میسازد، بهویژه پدیده مهم اواخر قرن بیستم یعنی «اوراق بهادارسازی» که موجب افزایش شدید اعتبارات گردید و سرانجام، سومین تحلیل به نقش با اهمیت عدم تعادلات جهانی اشاره مینماید. جریانهای سرمایه کشورهای آسیایی با رشد بالا بهسوی آمریکا موجب افزایش بیشازاندازه سرمایه در این کشور شده و در نهایت منجر به افزایش شدید اعتبارات گردید.