کتاب از زمین بازی تا استادیوم نوشته مت اولد فیلد ترجمه ماشااله صفری توسط انتشارات گلگشت به چاپ رسیده است.

موضوع کتاب: فوتبالیست ها، ادبیات نوجوان، سرگذشت نامه

 هنوز دوستانی مانند جسی لینگارد و عدنان یانوزای آن جا بودند و یونایتد مانند خانه اش بود.پُل به مادرش گفت: ((اگرقبلا بیشتر به من ایمان داشتند، هرگز اونجارو ترک نمیکردم.)) کاری تمام نشده در انگلستان داشت.مورینیو به پل گفت:((دارم تیم بزرگی برای آینده می سازم و میخوام که تو فوق ستاره ی مرکز اون باشی))

متن کتاب

<<می خوام بازی کنم>>پل در حالی که پیراهن ماتیس را می کشید فریاد می زد:<<بیا بازی کنیم! حالا نوبت منه!!>> ساعت ها بود که برادرهای دو قلویش را در حال بازی پینگ پونگ تماشا می کرد و حالا حوصله اش سر رفته  بود.باران سنگینی  می بارید و از خانه

ماندن متنفر بود. کار جالبی برای انجام دادن نداشت. می خواست روی چمن های محوطه بدود اما برادرانش ترجیح می دادند در ساختمان سفید بزرگ بمانند تا خیس نشوند. ماتیس به او توجهی نمیکرد پس پل پایش را لگد کرد و به پیراهن فلورنتین آویزان شد.

زمانی که برای بازی بیرون می رفتند دوقلوها مراقب برادر کوچکترشان بودند.پل فقط سه سال داشت.،دو سال از آنها کوچکتر بود اما میخواست تمام کارهایی که انجام می دهند را تجربه کند.مانند سایه همه جا دنبالشان می کرد.