کتاب آتش پنهان

کتاب آتش پنهان نوشته پائولا هاوکینز ترجمه هدیه گرامی مقدم توسط انتشارات آموت به چاپ رسیده است.

موضوع کتاب: ادبیات، ادبیات داستانی، رمان خارجی

ماجرای سه زن به نام های: «لورا، کارلا و میریام» است. دنیل پسر 23 ساله ای است که در قایقش به قتل می رسد و پلیس در جستجوی یافتن قاتل است که به این سه زن مشکوک می شود. هرکدام از این سه زن برای رسیدن به آرامش و گرفتن انتقام اشتباهاتی که در حقشان شده است، راههای وحشتناکی را در پیش گرفته اند. لورا زن جوانی است که در آخرین شب پایانی عمر دنیل در کنارش بوده، او هرچند به دلایلی بارها مورد اتهام و افترا قرار گرفته اما این بار باور دارد و خوب می داند که قتل دنیل کار او نبوده است…

آتش پنهان

بخشی از متن کتاب

خودش شروع کرد. باشه؟ قبل از اینکه تو حرفی بزنی، خودش شروع کرد.

به خانه که رسید، منتظرش بودند. حتما از قبل منتظرش مانده بودند، چون عملا سی ثانیه بعد از برگشتنش از فروشگاه، پاشنه در را از جا درآوردند. هنوز حتی نفسش جا نیامده بود که رسیدند، خانه اش طبقه هفتم بود و آسانسورها باز هم خراب شده بودند. همین هم عصبانی و البته دلواپسش کرد. در نتیجه شبیه احمق های کله پوک، فورا شروع کرد به حرف زدن. خودش هم خوب می دانست دارد اشتباه می کند؛ چون بار اولش نبود که به دردسر می افتاد.

قبول داشت که همیشه در دردسرهای مختلفی مثل مستی در انظار عمومی، دله دزدی، ورود غیرمجاز، تخریب اموال و اماکن عمومی و اختلال در نظم عمومی می افتاد. در یک مورد هم که برای تهاجم ساده مقصر شناخته نشده بود، اتهامش به عنوان تعرض جزئی در حال بررسی بود. ولی این قضیه، با آن ها فرق داشت. درجا این نکته را فهمید چون وقتی آنجا نفس زنان ایستاد و مشغول وراجی شد با خودش گفت وایسا. این آدم ها کارآگاهن. اسم و رتبه شان و کلی چیز دیگر گفته بودند، که البته بلافاصله همه شان را فراموش کرده بود ولی خب باز هم: با لباس های غیرنظامی جلویش ایستاده بودند و این سبک کاملا متفاوتی از دردسر بود.

مرد خیلی مودبانه گفت: «خانم کیلبراید، اشکال نداره بیایم تو؟» مرد بلندقدی با دست و پاهای دراز بود که از کچلی به تخم مرغ می زد: «به نظرم بهتره داخل، درباره این موضوع حرف بزنیم.» چشم های نخودی اش را به طرف پنجره آشپزخانه چرخاند که لورا خیلی بدفرم تخته کوبش کرده بود.

لورا همان موقع از قبل داشت سرش را به مخالفت تکان می داد: «فکر نکنم، نه. فکر نکنم. ببینین، من باید ناظر پیشم باشه. نمی تونین ازم سوال بپرسین… حالا اصلا قضیه چیه؟ جریان اون یاروی توی باره؟ چون پرونده اش قبلا وارد سیستم شده.

  • روش های ارسال
  •    پیک تهران
  •    پیک سریع تهران
  •    پست پیشتاز
  •    تیباکس
  •    ویژه
  • موجود در انبار
175,000
٪17
145,250 تومان
توضیحات

کتاب آتش پنهان نوشته پائولا هاوکینز ترجمه هدیه گرامی مقدم توسط انتشارات آموت به چاپ رسیده است.

موضوع کتاب: ادبیات، ادبیات داستانی، رمان خارجی

ماجرای سه زن به نام های: «لورا، کارلا و میریام» است. دنیل پسر 23 ساله ای است که در قایقش به قتل می رسد و پلیس در جستجوی یافتن قاتل است که به این سه زن مشکوک می شود. هرکدام از این سه زن برای رسیدن به آرامش و گرفتن انتقام اشتباهاتی که در حقشان شده است، راههای وحشتناکی را در پیش گرفته اند. لورا زن جوانی است که در آخرین شب پایانی عمر دنیل در کنارش بوده، او هرچند به دلایلی بارها مورد اتهام و افترا قرار گرفته اما این بار باور دارد و خوب می داند که قتل دنیل کار او نبوده است…

آتش پنهان

بخشی از متن کتاب

خودش شروع کرد. باشه؟ قبل از اینکه تو حرفی بزنی، خودش شروع کرد.

به خانه که رسید، منتظرش بودند. حتما از قبل منتظرش مانده بودند، چون عملا سی ثانیه بعد از برگشتنش از فروشگاه، پاشنه در را از جا درآوردند. هنوز حتی نفسش جا نیامده بود که رسیدند، خانه اش طبقه هفتم بود و آسانسورها باز هم خراب شده بودند. همین هم عصبانی و البته دلواپسش کرد. در نتیجه شبیه احمق های کله پوک، فورا شروع کرد به حرف زدن. خودش هم خوب می دانست دارد اشتباه می کند؛ چون بار اولش نبود که به دردسر می افتاد.

قبول داشت که همیشه در دردسرهای مختلفی مثل مستی در انظار عمومی، دله دزدی، ورود غیرمجاز، تخریب اموال و اماکن عمومی و اختلال در نظم عمومی می افتاد. در یک مورد هم که برای تهاجم ساده مقصر شناخته نشده بود، اتهامش به عنوان تعرض جزئی در حال بررسی بود. ولی این قضیه، با آن ها فرق داشت. درجا این نکته را فهمید چون وقتی آنجا نفس زنان ایستاد و مشغول وراجی شد با خودش گفت وایسا. این آدم ها کارآگاهن. اسم و رتبه شان و کلی چیز دیگر گفته بودند، که البته بلافاصله همه شان را فراموش کرده بود ولی خب باز هم: با لباس های غیرنظامی جلویش ایستاده بودند و این سبک کاملا متفاوتی از دردسر بود.

مرد خیلی مودبانه گفت: «خانم کیلبراید، اشکال نداره بیایم تو؟» مرد بلندقدی با دست و پاهای دراز بود که از کچلی به تخم مرغ می زد: «به نظرم بهتره داخل، درباره این موضوع حرف بزنیم.» چشم های نخودی اش را به طرف پنجره آشپزخانه چرخاند که لورا خیلی بدفرم تخته کوبش کرده بود.

لورا همان موقع از قبل داشت سرش را به مخالفت تکان می داد: «فکر نکنم، نه. فکر نکنم. ببینین، من باید ناظر پیشم باشه. نمی تونین ازم سوال بپرسین… حالا اصلا قضیه چیه؟ جریان اون یاروی توی باره؟ چون پرونده اش قبلا وارد سیستم شده.

مشخصات
  • ناشر
    آموت
  • نویسنده
    پائولا هاوکینز
  • مترجم
    هدیه گرامی مقدم
  • قطع کتاب
    رقعی
  • نوع جلد
    شومیز
  • سال چاپ
    1401
  • نوبت چاپ
    اول
  • تعداد صفحات
    352
نظرات کاربران
    هیچ دیدگاهی برای این محصول ثبت نشده است!
برگشت به بالا
0216640800© کلیه حقوق این سایت محفوظ و متعلق به فروشگاه آژانس کتاب است.02166408000 طراحی سایت و سئو : توسط نونگار پردازش