کتاب کرامات کلمات نوشته محمدجواد اعتمادی توسط انتشارات معین به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات، ادبیات ایران، نقد ادبی، شعر ایرانی
این کتاب جستجوییست در کلمات و اشارات شمس تبریزی؛ کسی که خود عادت به نوشتن نداشت، و سخن را جاری و جوشان و زنده خوش میداشت، اما سخنان او در صفحات کتاب مقالات ثبت شد و به دست آیندگان رسید.خواندن مقالات شمس و مواجهه با سخنان او آسان نیست. الفاظ و عبارات شمس صاعقهوار است و آتشین، برنده و ژرف و سوزان؛ اعجاز ایجاز است و جمع صورت با معنایی شگرف. کلماتی که رستاخیزی ناگهان در جان مولانا برانگیخت و آتشی در بیشۀ اندیشههای او برافروخت؛ چرا که کار شمس قیامت برپاساختن و زیروزبر کردن بود.
همان گونه که شخصیت شمس شگفت و غریب و فهمگریز است، کلام او نیز اندیشهسوزیها و گریزپاییها و عجایب بسیار دارد. کلامی چابک و رامنشدنی که مواجهه با آن روشی متفاوت و نگاهی دیگرگونه طلب میکند. گویی مقرّر بوده که کتاب به جا مانده از شمس نیز همانند خود او یگانه و غریب باشد و شبیه هیچ کتاب دیگری نباشد.
کرامات کسانی همچون شمس و مولانا، بر روی آب گام برداشتن و در هوا پریدن نیست. کرامات اصلی آنان آگاهی و معرفتیست که در اندیشه و ضمیر آنها جوشیده و در جویبار کلمات جاری شده؛ و این کتاب جستجویی مشتاقانه است در اعجاز کلام شمس و تماشایی عاشقانه است در نور و نیروی سخنی زنده و تپنده. حقیقتگویی و دگرگونکنندگی کلام، نشانی از اعجاز سخن متعالیست و کرامات کلمات شمس از فراسوی قرنها جان جویندگان و تشنگان را، گرمی و روشنی میبخشد.
کتاب کرامات کلمات نوشته محمدجواد اعتمادی توسط انتشارات معین به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات، ادبیات ایران، نقد ادبی، شعر ایرانی
این کتاب جستجوییست در کلمات و اشارات شمس تبریزی؛ کسی که خود عادت به نوشتن نداشت، و سخن را جاری و جوشان و زنده خوش میداشت، اما سخنان او در صفحات کتاب مقالات ثبت شد و به دست آیندگان رسید.خواندن مقالات شمس و مواجهه با سخنان او آسان نیست. الفاظ و عبارات شمس صاعقهوار است و آتشین، برنده و ژرف و سوزان؛ اعجاز ایجاز است و جمع صورت با معنایی شگرف. کلماتی که رستاخیزی ناگهان در جان مولانا برانگیخت و آتشی در بیشۀ اندیشههای او برافروخت؛ چرا که کار شمس قیامت برپاساختن و زیروزبر کردن بود.
همان گونه که شخصیت شمس شگفت و غریب و فهمگریز است، کلام او نیز اندیشهسوزیها و گریزپاییها و عجایب بسیار دارد. کلامی چابک و رامنشدنی که مواجهه با آن روشی متفاوت و نگاهی دیگرگونه طلب میکند. گویی مقرّر بوده که کتاب به جا مانده از شمس نیز همانند خود او یگانه و غریب باشد و شبیه هیچ کتاب دیگری نباشد.
کرامات کسانی همچون شمس و مولانا، بر روی آب گام برداشتن و در هوا پریدن نیست. کرامات اصلی آنان آگاهی و معرفتیست که در اندیشه و ضمیر آنها جوشیده و در جویبار کلمات جاری شده؛ و این کتاب جستجویی مشتاقانه است در اعجاز کلام شمس و تماشایی عاشقانه است در نور و نیروی سخنی زنده و تپنده. حقیقتگویی و دگرگونکنندگی کلام، نشانی از اعجاز سخن متعالیست و کرامات کلمات شمس از فراسوی قرنها جان جویندگان و تشنگان را، گرمی و روشنی میبخشد.