کتاب چرخش کلید نوشته روث ور با ترجمه شادی حامدی آزاد، توسط انتشارات نون به چاپ رسیده است
موضوع کتاب: ادبیات، ادبیات خارجی، رمان خارجی
داشتم با قاشقْ ماست رو در دهانِ مشتاق پترا می گذاشتم، و از محدوده انگشتانش، که سعی داشتند قاشق را بگیرند، جاخالی میدادم که صدای قدمهایی را از سمت راهپله به گوش خورد. بهسمت راهرو نگاهی کردم و ریانن را دیدم که کیف کوچکی در یک دست و موبایلش را در دست دیگر داشت.
خیلی بیمقدمه گفت:
«برادر الیز رسیده.» «دمِ در؟» ناخودآگاه و متعجب، به موبایلم نگاهی انداختم. «صدای زنگ رو نشنیدم.» «اَه، دمِ دروازه.» خیلی جلوی خودم را گرفتم که جواب نیشداری بهش ندهم. «باشه. دروازه رو براش باز میکنم.» موبایلم روی سکو بود، اما هنوز درست اپ را هم باز نکرده بودم چه برسد به اینکه وارد فهرست انواع درها، دروازهها و گاراژهایی بشوم که بهشان دسترسی داشتم که دیدم ریانن تقریباً به در رسیده.
کتاب چرخش کلید نوشته روث ور با ترجمه شادی حامدی آزاد، توسط انتشارات نون به چاپ رسیده است
موضوع کتاب: ادبیات، ادبیات خارجی، رمان خارجی
داشتم با قاشقْ ماست رو در دهانِ مشتاق پترا می گذاشتم، و از محدوده انگشتانش، که سعی داشتند قاشق را بگیرند، جاخالی میدادم که صدای قدمهایی را از سمت راهپله به گوش خورد. بهسمت راهرو نگاهی کردم و ریانن را دیدم که کیف کوچکی در یک دست و موبایلش را در دست دیگر داشت.
خیلی بیمقدمه گفت:
«برادر الیز رسیده.» «دمِ در؟» ناخودآگاه و متعجب، به موبایلم نگاهی انداختم. «صدای زنگ رو نشنیدم.» «اَه، دمِ دروازه.» خیلی جلوی خودم را گرفتم که جواب نیشداری بهش ندهم. «باشه. دروازه رو براش باز میکنم.» موبایلم روی سکو بود، اما هنوز درست اپ را هم باز نکرده بودم چه برسد به اینکه وارد فهرست انواع درها، دروازهها و گاراژهایی بشوم که بهشان دسترسی داشتم که دیدم ریانن تقریباً به در رسیده.