کتاب وقت تقصیر نوشته محمدرضا کاتب توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل داستان، رمان می باشد.
قسمتی از کتاب:«گاهی بدجوری هوس میکنم جای یکی از این مورچهها باشم که تنگ غروب دکانها را تخته میکنند و با دستهای پر میروند خانه. حیف باید یکی اینجا باشد تا آنها راحت زندگیشان را بکنند. اگر کسی بود شبانه میرفتم و یک زندگی دیگر برای خودم دست و پا میکردم. فرقی هم نمیکند تو چه سنهای هستم. همین که از این حیرانی نجات پیدا میکردم بسم بود.
مانده بود با چیزهایی که دور و برش است چطور باید کنار بیاید. تا این حیرانی و آشوب دست از سرش بردارد. چیزی در حال اتفاق بود که نمیفهمیدش. و همین کفریاش میکرد. گفت: عاقل مباش که غم دیوانگان خوری. دیوانه باش تا عاقلان فلکزده غم تو خورند.»
کتاب وقت تقصیر نوشته محمدرضا کاتب توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل داستان، رمان می باشد.
قسمتی از کتاب:«گاهی بدجوری هوس میکنم جای یکی از این مورچهها باشم که تنگ غروب دکانها را تخته میکنند و با دستهای پر میروند خانه. حیف باید یکی اینجا باشد تا آنها راحت زندگیشان را بکنند. اگر کسی بود شبانه میرفتم و یک زندگی دیگر برای خودم دست و پا میکردم. فرقی هم نمیکند تو چه سنهای هستم. همین که از این حیرانی نجات پیدا میکردم بسم بود.
مانده بود با چیزهایی که دور و برش است چطور باید کنار بیاید. تا این حیرانی و آشوب دست از سرش بردارد. چیزی در حال اتفاق بود که نمیفهمیدش. و همین کفریاش میکرد. گفت: عاقل مباش که غم دیوانگان خوری. دیوانه باش تا عاقلان فلکزده غم تو خورند.»