درباره کتاب وقتی رفتم
رمان آمریکایی وقتی رفتم از امیلی بلیکر یکی از پرفروش ترین کتابهای آمازون و وال استریت ژورنال است. موضوع کتاب درباره سرگذشت آدمها، بازیهای روزگار، روابط آدمها، عشق به همدیگر، دروغ، خیانت، دوست داشتن، لذت، درد، خوشی و ناخوشی است.
کتاب «وقتی رفتم» قصد دارد به خواننده بگوید برخلاف همه جوادث زندگی، دوست داشتنها، غمها، شادیها و اتفاقات ناگواری که برای ما میافتد، باید امید داشته باشیم و حقیقت را پیدا کنیم هرچند فهمیدن این حقیقت دردناک باشد.
مهتاب مهرآرامترجم کتاب درخصوص نکات آموزنده این کتاب توضیح می دهد که: بیرون آمدن از تاریکی و شک، آرام بخش و لذتبخش است به شرطی که بتوانیم منطقی باشیم و راه درست را انتخاب کنیم؛ آن موقع است که نور امید بر ما میتابد.
لوک ریچاردسون پس از به خاک سپردن ناتالی،همسر محبوبش که شانزده سال با او زندگی مشترک داشته به خانه شان در حومه میشیگان بر می گردد تا به تنهایی مسئولیت نگه داری از سه فرزندش را به عهده بگیرد.اما چیزی غافلگیر کننده روی کف خانه انتظارش را می کشد،یک پاکت نامه آبی رنگ با دست خط خرچنگ قورباغه ناتالی و نام لوک بر پشت آن.
ناتالی نامه را یک سال پیش در اولین روز شیمی درمانی اش نوشته و این اولین نامه از یک سری نامه است که پس از مرگش یکی یکی به دست لوک می رسند.لوک مطمئن است که نگارنده نامه ها همسرش است.اما چه کسی آنها را میفرستد؟ هر نامه ای که به دست لوک می رسد پرده ار رازهایی بر میدارد که سبب می شود هر آنچه او درباره همسر و خانواده اش می داند زیر سوال برود.اما رازها او را همچنان رهنمون می کنند به آینده ای که عشق در آن ادامه دارد و برای رسیدن به آن هرگز دیر نیست.
درباره کتاب وقتی رفتم
رمان آمریکایی وقتی رفتم از امیلی بلیکر یکی از پرفروش ترین کتابهای آمازون و وال استریت ژورنال است. موضوع کتاب درباره سرگذشت آدمها، بازیهای روزگار، روابط آدمها، عشق به همدیگر، دروغ، خیانت، دوست داشتن، لذت، درد، خوشی و ناخوشی است.
کتاب «وقتی رفتم» قصد دارد به خواننده بگوید برخلاف همه جوادث زندگی، دوست داشتنها، غمها، شادیها و اتفاقات ناگواری که برای ما میافتد، باید امید داشته باشیم و حقیقت را پیدا کنیم هرچند فهمیدن این حقیقت دردناک باشد.
مهتاب مهرآرامترجم کتاب درخصوص نکات آموزنده این کتاب توضیح می دهد که: بیرون آمدن از تاریکی و شک، آرام بخش و لذتبخش است به شرطی که بتوانیم منطقی باشیم و راه درست را انتخاب کنیم؛ آن موقع است که نور امید بر ما میتابد.
لوک ریچاردسون پس از به خاک سپردن ناتالی،همسر محبوبش که شانزده سال با او زندگی مشترک داشته به خانه شان در حومه میشیگان بر می گردد تا به تنهایی مسئولیت نگه داری از سه فرزندش را به عهده بگیرد.اما چیزی غافلگیر کننده روی کف خانه انتظارش را می کشد،یک پاکت نامه آبی رنگ با دست خط خرچنگ قورباغه ناتالی و نام لوک بر پشت آن.
ناتالی نامه را یک سال پیش در اولین روز شیمی درمانی اش نوشته و این اولین نامه از یک سری نامه است که پس از مرگش یکی یکی به دست لوک می رسند.لوک مطمئن است که نگارنده نامه ها همسرش است.اما چه کسی آنها را میفرستد؟ هر نامه ای که به دست لوک می رسد پرده ار رازهایی بر میدارد که سبب می شود هر آنچه او درباره همسر و خانواده اش می داند زیر سوال برود.اما رازها او را همچنان رهنمون می کنند به آینده ای که عشق در آن ادامه دارد و برای رسیدن به آن هرگز دیر نیست.