این پژوهش یک هدف اصلی و چند مقصود فرعی را دنبال میکند . هدف اصلی آن عبارت است از پژوهش فلسفی در باب استعلا و طرح امکان ذاتی آن : یعنی پاسخ به این پرسش که آیا اساساً استعلا امکانپذیر است یا نه . طرح مسئله استعلا در واقع تلاش برای رسیدن به فهم جدیدی از هستی ، آدمی ، ادراک ، نسبت آدمی با عالم ، و معنا و مفهوم حقیقت است . فهمی که متمایز از آن نحوه تلقی و درکی است که در سنت مابعدالطبیعه دیده میشود . از آنجا که در زمان ما – اگر نگوییم در سرتاسر تاریخ تفکر غرب – هیچ متفکری به اندازه هایدگر مسئله استعلا را به نحو بنیادین و ریشهای مطرح نساخته است ، پژوهش ما در باب استعلا و امکان ذاتی آن در چارچوب تفکر هایدگر صورت خواهد گرفت . این هدف خود بر اساس این رای راسخ نویسنده این کتاب شکل گرفته است که اساس و جوهره تفکر هایدگر چیزی نیست مگر اثبات امکان ذاتی استعلا ، به این معنا که نه فقط استعلا امکانپذیر است بلکه نحوه هستی آدمی و حقیقت ذاتی وی عین همین استعلاست .
این پژوهش یک هدف اصلی و چند مقصود فرعی را دنبال میکند . هدف اصلی آن عبارت است از پژوهش فلسفی در باب استعلا و طرح امکان ذاتی آن : یعنی پاسخ به این پرسش که آیا اساساً استعلا امکانپذیر است یا نه . طرح مسئله استعلا در واقع تلاش برای رسیدن به فهم جدیدی از هستی ، آدمی ، ادراک ، نسبت آدمی با عالم ، و معنا و مفهوم حقیقت است . فهمی که متمایز از آن نحوه تلقی و درکی است که در سنت مابعدالطبیعه دیده میشود . از آنجا که در زمان ما – اگر نگوییم در سرتاسر تاریخ تفکر غرب – هیچ متفکری به اندازه هایدگر مسئله استعلا را به نحو بنیادین و ریشهای مطرح نساخته است ، پژوهش ما در باب استعلا و امکان ذاتی آن در چارچوب تفکر هایدگر صورت خواهد گرفت . این هدف خود بر اساس این رای راسخ نویسنده این کتاب شکل گرفته است که اساس و جوهره تفکر هایدگر چیزی نیست مگر اثبات امکان ذاتی استعلا ، به این معنا که نه فقط استعلا امکانپذیر است بلکه نحوه هستی آدمی و حقیقت ذاتی وی عین همین استعلاست .