رمان هارت استرایکرها جلد اول اژدهای مهربان به جایی نمی رسد
جولیوس، کوچکترین اژدهای خانوادهی هارتاسترایکر، روش سادهای برای زنده ماندن دارد: ساکت بمان، دردسر درست نکن و از اژدهایان بزرگتر دوری کن، اما رام و ساکت بودن در خانوادهای پر از شکارچیان جادوییِ جاهطلب خریدار ندارد و صبر مادرش، بتزدا هارتاسترایکر، بالاخره به آخر میرسد.
جولیوس که حالا در هیبت انسانیاش مهروموم شده و به منطقه آزاد دیترویت (کلان شهری دوطبقه که روی ویرانههای دیترویت قدیم ساخته شده) تبعیدشده است. یک ماه وقت دارد تا ثابت کند اژدهایی ظالم است، وگرنه باید زندگی را ببوسد و بگذارد کنار، اما در شهری پر از جادوگران مدرن و ارواح کینهجو که در آن اژدها بودن جرم است و مجازاتش هم اعدام، برای موفق شدن در امتحانش حسابی نیاز به کمک خواهد داشت.
تنها امیدش این است که انسانها قابلاعتمادتر از اژدهایان باشند.
رمان هارت استرایکرها جلد اول اژدهای مهربان به جایی نمی رسد
جولیوس، کوچکترین اژدهای خانوادهی هارتاسترایکر، روش سادهای برای زنده ماندن دارد: ساکت بمان، دردسر درست نکن و از اژدهایان بزرگتر دوری کن، اما رام و ساکت بودن در خانوادهای پر از شکارچیان جادوییِ جاهطلب خریدار ندارد و صبر مادرش، بتزدا هارتاسترایکر، بالاخره به آخر میرسد.
جولیوس که حالا در هیبت انسانیاش مهروموم شده و به منطقه آزاد دیترویت (کلان شهری دوطبقه که روی ویرانههای دیترویت قدیم ساخته شده) تبعیدشده است. یک ماه وقت دارد تا ثابت کند اژدهایی ظالم است، وگرنه باید زندگی را ببوسد و بگذارد کنار، اما در شهری پر از جادوگران مدرن و ارواح کینهجو که در آن اژدها بودن جرم است و مجازاتش هم اعدام، برای موفق شدن در امتحانش حسابی نیاز به کمک خواهد داشت.
تنها امیدش این است که انسانها قابلاعتمادتر از اژدهایان باشند.