کتاب نظریه اصول حقوقی نوشته اومبرتو آویلا ترجمه علی شجاعی توسط انتشارات سمت با موضوع حقوق، فلسفه حقوق، هنجارهای حقوقی به چاپ رسیده است.
این کتاب برای دانشجویان رشته حقوق در مقطع تحصیلات تکمیلی به عنوان منبع اصلی درس (فلسفه حقوق) به ارزش 2 واحد ترجمه شده است.کتاب پیشِ رو بر یکی از موضوعهای بحثانگیز در فلسفه حقوق، یعنی گونهشناسی هنجارهای حقوقی و تمایزگذاری میانِ آنها، تمرکز دارد. نویسنده مسألهی تمایزگذاری میانِ هنجارهای حقوقی را در چارچوب فعالیتِ تفسیری میبیند و به همین منظور، بحث را با ارائهی تعریفی از تفسیر، بهویژه با نگاهی ویتگنشتاینی و هایدگری، میآغازد و تفسیر را نه توصیفِ معنا بلکه ساختن و بازسازی معنا میداند. وی سپس دیدگاههای موجود در زمینهی تمایزگذاری میانِ اصول و قواعد را نقد میکند و معیارهای جدیدی را برای تمایز آنها پیشنهاد میکند و در نهایت دستهی سومی از هنجارها را به نامِ بنانگارهها به آنها میافزاید. بر این اساس، قواعد هنجارهای بیواسطهتوصیفی، اساسا گذشتهنگر و با هدفِ تصمیمسازی و فراگیری، در حالی که اصول هنجارهای بیواسطهغایتگرایانه، اساساً آیندهنگر و دارای نقش تکمیلکنندگیاند. بنانگارهها نیز هنجارهای بیواسطهروشیاند که تفسیر و کاربرد اصول و قواعد را ساختاربندی میکنند.
چرا خرید از آژانس کتاب؟
خرید از آژانس کتاب به شما این اطمینان را میدهد که نسخه اصلی و بهروز کتاب نظریه اصول حقوقی کد2187 را دریافت خواهید کرد. ما با ارائه خدمات سریع، ارسال امن و قیمت مناسب، تجربه خریدی آسان و مطمئن را برای شما فراهم میآوریم.
برای خرید این کتاب و مشاهده کتابهای دیگر، به فروشگاه آنلاین آژانس کتاب مراجعه کنید.
کتاب نظریه اصول حقوقی نوشته اومبرتو آویلا ترجمه علی شجاعی توسط انتشارات سمت با موضوع حقوق، فلسفه حقوق، هنجارهای حقوقی به چاپ رسیده است.
این کتاب برای دانشجویان رشته حقوق در مقطع تحصیلات تکمیلی به عنوان منبع اصلی درس (فلسفه حقوق) به ارزش 2 واحد ترجمه شده است.کتاب پیشِ رو بر یکی از موضوعهای بحثانگیز در فلسفه حقوق، یعنی گونهشناسی هنجارهای حقوقی و تمایزگذاری میانِ آنها، تمرکز دارد. نویسنده مسألهی تمایزگذاری میانِ هنجارهای حقوقی را در چارچوب فعالیتِ تفسیری میبیند و به همین منظور، بحث را با ارائهی تعریفی از تفسیر، بهویژه با نگاهی ویتگنشتاینی و هایدگری، میآغازد و تفسیر را نه توصیفِ معنا بلکه ساختن و بازسازی معنا میداند. وی سپس دیدگاههای موجود در زمینهی تمایزگذاری میانِ اصول و قواعد را نقد میکند و معیارهای جدیدی را برای تمایز آنها پیشنهاد میکند و در نهایت دستهی سومی از هنجارها را به نامِ بنانگارهها به آنها میافزاید. بر این اساس، قواعد هنجارهای بیواسطهتوصیفی، اساسا گذشتهنگر و با هدفِ تصمیمسازی و فراگیری، در حالی که اصول هنجارهای بیواسطهغایتگرایانه، اساساً آیندهنگر و دارای نقش تکمیلکنندگیاند. بنانگارهها نیز هنجارهای بیواسطهروشیاند که تفسیر و کاربرد اصول و قواعد را ساختاربندی میکنند.