کتاب مهمانی تلخ نوشته سیامک گلشیری, توسط انتشارات چشمه به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل ادبیات فارسی، ادبیات داستانی، رمان فارسی می باشد.
رامین ارژنگ، استاد دانشگاه، در اتوبانی منتظر تاکسی است که یکی از شاگردان قدیمیاش تورج را میبیند. تورج که از دانشگاه اخراج شده یکی از عاملان اخراجش هم همین استاد ارژنگ بوده است. تورج که حالا وقایع گذشته را فراموش کرده به ارژنگ میگوید زندگی خوب و مرفهی دارد و با دختر زیبایی به نام شیرین هم ازدواج کرده است. او از استاد خواهش میکند که همراه همسرش آن شب به باغ تورج بروند. ارژنگ قبول میکند غافل از این که ممکن است پشت این دعوت نیات دیگری باشد: «رفت توی راهرو. من تکیه دادم به مبل و تازه چشمم افتاد به تابلوهای مربعشکل نسبتاً کوچک و هماندازهای که نزدیک دکورهای شیشهای، به دیوار، آویزان بود. بیشترشان تصویر چهرهٔ سرخپوستهایی بود که کلاه سرشان گذاشته بودند، چیزی شبیه سرخپوستهای اینکا. بعد داشتم به ساعتم نگاه میکردم که دیدم ایستاده بالای سرم. هر دو آلبومی را که دستش بود، گذاشت روی میز چوبی گردی که مقابلم بود و نشست. آلبومی را که جلد چرمی داشت باز کرد و گفت: «اینها عکسهای جشن نامزدیمونه.» اولین صفحه، عکس بزرگی از خودش و شیرین بود. ایستاده بودند کنار هم، پشت به پردهٔ توری سفیدرنگِ بلندی و لبخند به لب داشتند.» داستان فضایی دلهرهآور دارد و حس آن را هم خیلی خوب منتقل میکند. در این کتاب همه وقایع در یک شب و در چند ساعت اتفاق میافتد. سیامک گلشیری قلمی شناخته شده دارد و معمولاً در نوشتههایش حسی از تعلیق و اضطراب را باهم تلفیق میکند. رمان «مهمانی تلخ» نامزده دریافت جایزه بهترین رمان جشنواره مهرگان بوده است.
کتاب مهمانی تلخ نوشته سیامک گلشیری, توسط انتشارات چشمه به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل ادبیات فارسی، ادبیات داستانی، رمان فارسی می باشد.
رامین ارژنگ، استاد دانشگاه، در اتوبانی منتظر تاکسی است که یکی از شاگردان قدیمیاش تورج را میبیند. تورج که از دانشگاه اخراج شده یکی از عاملان اخراجش هم همین استاد ارژنگ بوده است. تورج که حالا وقایع گذشته را فراموش کرده به ارژنگ میگوید زندگی خوب و مرفهی دارد و با دختر زیبایی به نام شیرین هم ازدواج کرده است. او از استاد خواهش میکند که همراه همسرش آن شب به باغ تورج بروند. ارژنگ قبول میکند غافل از این که ممکن است پشت این دعوت نیات دیگری باشد: «رفت توی راهرو. من تکیه دادم به مبل و تازه چشمم افتاد به تابلوهای مربعشکل نسبتاً کوچک و هماندازهای که نزدیک دکورهای شیشهای، به دیوار، آویزان بود. بیشترشان تصویر چهرهٔ سرخپوستهایی بود که کلاه سرشان گذاشته بودند، چیزی شبیه سرخپوستهای اینکا. بعد داشتم به ساعتم نگاه میکردم که دیدم ایستاده بالای سرم. هر دو آلبومی را که دستش بود، گذاشت روی میز چوبی گردی که مقابلم بود و نشست. آلبومی را که جلد چرمی داشت باز کرد و گفت: «اینها عکسهای جشن نامزدیمونه.» اولین صفحه، عکس بزرگی از خودش و شیرین بود. ایستاده بودند کنار هم، پشت به پردهٔ توری سفیدرنگِ بلندی و لبخند به لب داشتند.» داستان فضایی دلهرهآور دارد و حس آن را هم خیلی خوب منتقل میکند. در این کتاب همه وقایع در یک شب و در چند ساعت اتفاق میافتد. سیامک گلشیری قلمی شناخته شده دارد و معمولاً در نوشتههایش حسی از تعلیق و اضطراب را باهم تلفیق میکند. رمان «مهمانی تلخ» نامزده دریافت جایزه بهترین رمان جشنواره مهرگان بوده است.