کتاب مرد کوچک نوشته آلفونس دوده ترجمه محمود گودرزی توسط انتشارات افق به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات، ادبیات داستانی، رمان خارجی
دانیل اِسِت در آغاز جوانی به دلیل مشکلات اقتصادی پدر مجبور میشود برای تأمین معاش خود به سختی کار کند. او که سودای احیای خانهی پدری را در سر دارد، باید در محیط رنگارنگ شهر پاریس از دوراهی عشق و هوس یکی را انتخاب کند و به رنجهای خود پایان دهد.
همیشه چیزهای کوچک و پیوستهای در جهان هستی وجود دارد که انسانها را در هر نقطهای از کرهی زمین به هم متصل میکند؛ مفاهیمی مانند خاطره، عشق، زمان، غم و رؤیا که در تمام زبانها به یک معنا و باورند، اما تجربهی آنها در هر انسان متفاوت است. «دانیل اِست» در ابتدای دوران پرچالش جوانی، به خیال اینکه میتواند یک روز خاطراتِ ازسرگذشته را دوباره بازنوازی کند، دوباره جان بخشد و در جای خود بگذارد، وارد مسیری سخت میشود، مسیری که انتهایش مبهم است، اما او میخواهد این پایان، بازسازی خانهی پدریاش باشد؛ جایی که او در آن معنی خیلی چیزها را فهمیده و اولین بار خودش را شناخته است. دانیل که حالا بار مشکلات اقتصادی خانواده بر شانههای کوچکش سنگینی میکند، میداند باید با هیولایی به نام کارِ بیوقفه در زمانهای کشدار و طولانی مواجه شود، بنابراین زندگیاش را در چمدانی با خود به شهر پاریس میآورد. این نقطه دقیقاً آغاز داستان «مرد کوچک» است.
کتاب مرد کوچک نوشته آلفونس دوده ترجمه محمود گودرزی توسط انتشارات افق به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات، ادبیات داستانی، رمان خارجی
دانیل اِسِت در آغاز جوانی به دلیل مشکلات اقتصادی پدر مجبور میشود برای تأمین معاش خود به سختی کار کند. او که سودای احیای خانهی پدری را در سر دارد، باید در محیط رنگارنگ شهر پاریس از دوراهی عشق و هوس یکی را انتخاب کند و به رنجهای خود پایان دهد.
همیشه چیزهای کوچک و پیوستهای در جهان هستی وجود دارد که انسانها را در هر نقطهای از کرهی زمین به هم متصل میکند؛ مفاهیمی مانند خاطره، عشق، زمان، غم و رؤیا که در تمام زبانها به یک معنا و باورند، اما تجربهی آنها در هر انسان متفاوت است. «دانیل اِست» در ابتدای دوران پرچالش جوانی، به خیال اینکه میتواند یک روز خاطراتِ ازسرگذشته را دوباره بازنوازی کند، دوباره جان بخشد و در جای خود بگذارد، وارد مسیری سخت میشود، مسیری که انتهایش مبهم است، اما او میخواهد این پایان، بازسازی خانهی پدریاش باشد؛ جایی که او در آن معنی خیلی چیزها را فهمیده و اولین بار خودش را شناخته است. دانیل که حالا بار مشکلات اقتصادی خانواده بر شانههای کوچکش سنگینی میکند، میداند باید با هیولایی به نام کارِ بیوقفه در زمانهای کشدار و طولانی مواجه شود، بنابراین زندگیاش را در چمدانی با خود به شهر پاریس میآورد. این نقطه دقیقاً آغاز داستان «مرد کوچک» است.