کتاب ماه مجموعه کتابهای گل ماه و سکه

کتاب ماه (مجموعه کتابهای گل ماه و سکه) نوشته عاطفه منجزی، م بهارلویی توسط انتشارات ذهن آویز به چاپ رسیده است

موضوع کتاب: ادبیات، ادبیات داستانی، رمان فارسی

این کتاب یک جلد از مجموعه ای سه جلدی با داستان هایی مجزا است که به روایت ماجرای سه نسل در بازه های زمانی متفاوت و با محوریت سه زوج مختلف می پردازد. هر جلد شخصیت های اصلی مخصوص به خود را دارد و بدون دو جلد دیگر کامل است. اما هر سه کتاب در کنار یکدیگر پیشنه ای کامل از خانواده اعتماد و اقبال و رابطه ی میانشان در اختیار می گذارند. محمدرضا پسری جوان، موفق، خوش قد و بالا و توانمند است که سال هاست وظیفه علمداری هیئت بر دوش اوست. او که موسسه ای نامدار را خارج از شهر مدیریت می کند از حضور هر زنی در محیط کارش جلوگیری می کند، به دلایلی که یکی از آن ها رو دست خوردن از دختری است که برای جاسوسی رقیب پای در موسسه ی او گذاشته بود. اما مدتی است که موسسه از ورود زن های گوناگون در امان نیست!

بخشی از متن کتاب

نمی فهمید این چه صیغه ایست که هرکدام از سن و سال دارهای فامیل، آن یکی فرد جوان خانواده را می بیند، این طور پریشان و به هم ریخته می شود. یک آن نگاهش برگشت سمت کارآموز موسسه اش که دستپاچه لیوان شربت قند را هم می زد تا دست بابا فرخش بدهد. لیوان از دست مهدخت به دست فرخ نرسیده، سنگینی نگاه محمد روی صورت او افتاد، همین نگاه مهدخت را وادار کرد تا او هم نگاهش را به شکار این نگاه سنگین بچرخاند.

با چشم به چشم شدن این دو، ذهن سیدمحمد به تقلا افتاد و از دلش گذشت؛ “هرچه هست و نیست، زیر سر این دو نگاه کهربایی است که در چشم هردویشان، به ودیعه مانده!”

  • روش های ارسال
  •    پیک تهران
  •    پیک سریع تهران
  •    پست پیشتاز
  •    تیباکس
  •    ویژه
  • موجود در انبار
320,000
٪25
240,000 تومان
توضیحات

کتاب ماه (مجموعه کتابهای گل ماه و سکه) نوشته عاطفه منجزی، م بهارلویی توسط انتشارات ذهن آویز به چاپ رسیده است

موضوع کتاب: ادبیات، ادبیات داستانی، رمان فارسی

این کتاب یک جلد از مجموعه ای سه جلدی با داستان هایی مجزا است که به روایت ماجرای سه نسل در بازه های زمانی متفاوت و با محوریت سه زوج مختلف می پردازد. هر جلد شخصیت های اصلی مخصوص به خود را دارد و بدون دو جلد دیگر کامل است. اما هر سه کتاب در کنار یکدیگر پیشنه ای کامل از خانواده اعتماد و اقبال و رابطه ی میانشان در اختیار می گذارند. محمدرضا پسری جوان، موفق، خوش قد و بالا و توانمند است که سال هاست وظیفه علمداری هیئت بر دوش اوست. او که موسسه ای نامدار را خارج از شهر مدیریت می کند از حضور هر زنی در محیط کارش جلوگیری می کند، به دلایلی که یکی از آن ها رو دست خوردن از دختری است که برای جاسوسی رقیب پای در موسسه ی او گذاشته بود. اما مدتی است که موسسه از ورود زن های گوناگون در امان نیست!

بخشی از متن کتاب

نمی فهمید این چه صیغه ایست که هرکدام از سن و سال دارهای فامیل، آن یکی فرد جوان خانواده را می بیند، این طور پریشان و به هم ریخته می شود. یک آن نگاهش برگشت سمت کارآموز موسسه اش که دستپاچه لیوان شربت قند را هم می زد تا دست بابا فرخش بدهد. لیوان از دست مهدخت به دست فرخ نرسیده، سنگینی نگاه محمد روی صورت او افتاد، همین نگاه مهدخت را وادار کرد تا او هم نگاهش را به شکار این نگاه سنگین بچرخاند.

با چشم به چشم شدن این دو، ذهن سیدمحمد به تقلا افتاد و از دلش گذشت؛ “هرچه هست و نیست، زیر سر این دو نگاه کهربایی است که در چشم هردویشان، به ودیعه مانده!”

مشخصات
  • ناشر
    ذهن آویز
  • نویسنده
    عاطفه منجزی, م.بهارلویی
  • قطع کتاب
    رقعی
  • نوع جلد
    شومیز
  • سال چاپ
    1398
  • نوبت چاپ
    دوم
  • تعداد صفحات
    535
نظرات کاربران
    هیچ دیدگاهی برای این محصول ثبت نشده است!
برگشت به بالا
0216640800© کلیه حقوق این سایت محفوظ و متعلق به فروشگاه آژانس کتاب است.02166408000 طراحی سایت و سئو : توسط نونگار پردازش