کتاب لرد جیم نوشته جوزف کنراد با ترجمه صالح حسینی توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.
داستان لرد جیم را مارلو، یک کاپیتان کشتی تعریف میکند. او زندگی جوانی را روایت میکند که دریا به دریا و کشتی به کشتی بار گذشتهی خود را به دوش میکشد. جیم سالها قبل از روایت مارلو در کشتی پاتنا به عنوان بازاریاب ملزومات کشتی استخدام میشود. یک کشتی بزرگ با هشتصد مسافر که به سمت دریای سرخ و در واقع زیارت خانهی خدا میروند. پس از چند روز از این سفر، کشتی با چیزی برخورد میکند و جیم و کاپیتان احتمال غرق شدن کشتی را میدهند. همهچیز بسیار آشفته میشود و جیم باید تصمیم بگیرد که با کشتی و خدمه بماند یا خود را از آن مهلکه نجات دهد.
قسمتی از کتاب:«آدمی بود که به قدرت نگاهش اختیار عرشهی کشتی را ـ به بیان استعاری و حرفهای ـ هر ناخدایی به او میسپرد. و این را آگاهانه میگویم.»