رمان قمار باز نوشته فیودور داستایفسکی با ترجمه صالح حسینی، توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات ملل, رمان خارجی, ادبیات داستانی, داستان خارجی
رمان “قمارباز” نوشتهی فئودور داستایوفسکی، در سال ۱۸۶۶ منتشر شد. داستایوفسکی در این اثر، تجربههای خود از قمار و اعتیاد را به تصویر میکشد. داستان در مورد الکسیس ایوانوویچ، معلم بیست و پنج سالهای است که در محیطی از ثروتمندان زندگی میکند. او به بازی رولت مشتاق است و تلاشهای بیوقفهاش در این بازی، به تبعید و بدهیهای زیادی منجر میشود. عشق او به زنی به نام پولینا نیز داستان را پیچیدهتر میکند.
… عادت به دیکته کردن، تاثیر آرامش بخش همکار جوان منضبط، و اطمینان بدین که رمان قمارباز سر موعود تمام خواهد شد، تغییری معجزه آسا در خلق و خو و رفتار داستایفسکی پدید آورد. سال ها بعد، در آغاز دهه ی دوم قرن بیستم بود که زن قهرمان این ماجرا خاطرات خود را از روی یادداشت های تندنویسی اش بازنوشت؛ و رنگ و لعاب احساساتی آن به نظر همچون داستان های ساختگی و ساده لوحانه ی مردم پسند می آید.
اما واقعیت های اصلی ماجرا روشن و بی چون و چرا هستند: روز ۳۰ اکتبر که چهل و پنجمین سالروز تولد داستایفسکی بود کار تقریر قمارباز، رمانی شامل ۴۰۰۰۰ کلمه که در بیست و شش روز نوشته شده بود، به پایان رسید؛ در سوم نوامبر داستایفسکی نخستین بار به دیدار آنا گریگوریونا و مادرش رفت؛ و روز هشت نوامبر با بیم و امید از او خواستگاری کرد و جواب مثبت گرفت.
به قول شاعر روسی: «این ازدواج خوش یمن ترین اتفاق برای ادبیات جهان بوده است.»
چهارده سال آخر حیات داستایفسکی با آرامشی نسبی گذشت و از لحاظ خلاقیت بسیار پرثمر بود. در ایجاد این تحول، آنا بزرگترین تاثیر را داشت.
رمان قمار باز نوشته فیودور داستایفسکی با ترجمه صالح حسینی، توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات ملل, رمان خارجی, ادبیات داستانی, داستان خارجی
رمان “قمارباز” نوشتهی فئودور داستایوفسکی، در سال ۱۸۶۶ منتشر شد. داستایوفسکی در این اثر، تجربههای خود از قمار و اعتیاد را به تصویر میکشد. داستان در مورد الکسیس ایوانوویچ، معلم بیست و پنج سالهای است که در محیطی از ثروتمندان زندگی میکند. او به بازی رولت مشتاق است و تلاشهای بیوقفهاش در این بازی، به تبعید و بدهیهای زیادی منجر میشود. عشق او به زنی به نام پولینا نیز داستان را پیچیدهتر میکند.
… عادت به دیکته کردن، تاثیر آرامش بخش همکار جوان منضبط، و اطمینان بدین که رمان قمارباز سر موعود تمام خواهد شد، تغییری معجزه آسا در خلق و خو و رفتار داستایفسکی پدید آورد. سال ها بعد، در آغاز دهه ی دوم قرن بیستم بود که زن قهرمان این ماجرا خاطرات خود را از روی یادداشت های تندنویسی اش بازنوشت؛ و رنگ و لعاب احساساتی آن به نظر همچون داستان های ساختگی و ساده لوحانه ی مردم پسند می آید.
اما واقعیت های اصلی ماجرا روشن و بی چون و چرا هستند: روز ۳۰ اکتبر که چهل و پنجمین سالروز تولد داستایفسکی بود کار تقریر قمارباز، رمانی شامل ۴۰۰۰۰ کلمه که در بیست و شش روز نوشته شده بود، به پایان رسید؛ در سوم نوامبر داستایفسکی نخستین بار به دیدار آنا گریگوریونا و مادرش رفت؛ و روز هشت نوامبر با بیم و امید از او خواستگاری کرد و جواب مثبت گرفت.
به قول شاعر روسی: «این ازدواج خوش یمن ترین اتفاق برای ادبیات جهان بوده است.»
چهارده سال آخر حیات داستایفسکی با آرامشی نسبی گذشت و از لحاظ خلاقیت بسیار پرثمر بود. در ایجاد این تحول، آنا بزرگترین تاثیر را داشت.