کتاب شازده احتجاب نوشته هوشنگ گلشیری, توسط انتشارات نیلوفر چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: رمان ایرانی، داستان فارسی, ادبیات داستانی
شازده احتجاب توی همان صندلی راحتی اش فرو رفته بود و پیشانی داغش را روی دو ستون دستش گذاشه بود و سرفه می کرد . یک با کلفتش و بک بار زنش آمدند بالا . فخری در را تا نیمه باز کرد ، اما تا خواست کلید برق را بزند صدای پا کوبیدن شازده را شنید و دوید پایین . فخرالنسا هم آمد و باز شازده پا به زمین کوبید .سرشب که شازده پیچیده بود توی کوچه ، در سایه روشن زیر دخت ها ، صندلی چرخ دار را دیده بود و مراد را که همان طور پیر و مچاله توی آن لم داده بود و بعد زن را که فقط یک چشمش از گوشه چادر نمازش پیدا بود.
کتاب شازده احتجاب نوشته هوشنگ گلشیری, توسط انتشارات نیلوفر چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: رمان ایرانی، داستان فارسی, ادبیات داستانی
شازده احتجاب توی همان صندلی راحتی اش فرو رفته بود و پیشانی داغش را روی دو ستون دستش گذاشه بود و سرفه می کرد . یک با کلفتش و بک بار زنش آمدند بالا . فخری در را تا نیمه باز کرد ، اما تا خواست کلید برق را بزند صدای پا کوبیدن شازده را شنید و دوید پایین . فخرالنسا هم آمد و باز شازده پا به زمین کوبید .سرشب که شازده پیچیده بود توی کوچه ، در سایه روشن زیر دخت ها ، صندلی چرخ دار را دیده بود و مراد را که همان طور پیر و مچاله توی آن لم داده بود و بعد زن را که فقط یک چشمش از گوشه چادر نمازش پیدا بود.