کتاب سوسویی در تاریکی نوشته استیسی ویلینگهام ترجمه سحر قدیمی توسط انتشارات نون به چاپ رسید است.
موضوع کتاب: ادبیات، ادبیات داستانی، رمان خارجی، رمان نوجوان
داستانی هوشمندانه و جذاب با پیچشهای داستانی که هرگز نخواهید دید. اولین کتاب استیسی ویلینگهام باعث میشود که شما مدتها قبل از خوابتان آن را ورق بزنید.» وقتی کلویی دیویس دوازده ساله بود، شش دختر نوجوان در شهر کوچک او در لوئیزیانا ناپدید شدند. در پایان تابستان، پدر خودش به جنایات اعتراف کرد و مادام العمر کنار گذاشته شد، و کلوئه و بقیه اعضای خانواده اش را رها کرد تا با حقیقت دست و پنجه نرم کنند و سعی کنند در حالی که با عواقب بعدی روبرو می شوند، پیش بروند.
اکنون بیست سال بعد، کلویی یک روانشناس در باتون روژ است و برای عروسی خود آماده می شود. در حالی که در نهایت درک او از شادی ای که برای رسیدن به آن تلاش کرده است، شکننده است، گاهی اوقات احساس می کند که کنترل زندگی خود را به اندازه نوجوانان مشکلی که بیماران او هستند، از دست داده است. بنابراین وقتی یک دختر نوجوان محلی ناپدید می شود، و سپس یکی دیگر، آن تابستان وحشتناک از بین می رود. آیا او پارانوئید است، با دیدن شباهتهایی از گذشتهاش که در واقع وجود ندارد، یا برای دومین بار در زندگیاش، آیا کلویی قصد دارد نقاب یک قاتل را بردارد؟
گلویم میخارد اول ضعیف است. مثل نوک پر که در امتداد مری ام از بالا تا پایین کشیده شود. زبانم را در گلویم بر می گردانم و سعی می کنم آن را بخاراتم اثری نمی کند. امیدوارم مریض نشده باشم. این اواخر اطراف شخص مریضی بوده ام؟ کسی که سرما خورده باشد، نمی توان واقعا مطمئن شد. تمام روز اطرافم پر از آدم است. به نظر نمی رسید هیچ کدام شان مریض باشند اما سرماخوردگی معمولی می تواند حتی قبل از اینکه علائمی نشان بدهد، مسری باشد دوباره سعی می کنم گلویم را بخارانم شاید هم حساسیت باشد، میزان ریج ویدا در هوا بیشتر از حد معمول است. در واقع، شدید است. حساسیت سنج عدد ۸ از ۱۰ را نشان می دهد. فرفره ی کوچک نرم افزار آب و هوا کاملا روی قرمز است.
کتاب سوسویی در تاریکی نوشته استیسی ویلینگهام ترجمه سحر قدیمی توسط انتشارات نون به چاپ رسید است.
موضوع کتاب: ادبیات، ادبیات داستانی، رمان خارجی، رمان نوجوان
داستانی هوشمندانه و جذاب با پیچشهای داستانی که هرگز نخواهید دید. اولین کتاب استیسی ویلینگهام باعث میشود که شما مدتها قبل از خوابتان آن را ورق بزنید.» وقتی کلویی دیویس دوازده ساله بود، شش دختر نوجوان در شهر کوچک او در لوئیزیانا ناپدید شدند. در پایان تابستان، پدر خودش به جنایات اعتراف کرد و مادام العمر کنار گذاشته شد، و کلوئه و بقیه اعضای خانواده اش را رها کرد تا با حقیقت دست و پنجه نرم کنند و سعی کنند در حالی که با عواقب بعدی روبرو می شوند، پیش بروند.
اکنون بیست سال بعد، کلویی یک روانشناس در باتون روژ است و برای عروسی خود آماده می شود. در حالی که در نهایت درک او از شادی ای که برای رسیدن به آن تلاش کرده است، شکننده است، گاهی اوقات احساس می کند که کنترل زندگی خود را به اندازه نوجوانان مشکلی که بیماران او هستند، از دست داده است. بنابراین وقتی یک دختر نوجوان محلی ناپدید می شود، و سپس یکی دیگر، آن تابستان وحشتناک از بین می رود. آیا او پارانوئید است، با دیدن شباهتهایی از گذشتهاش که در واقع وجود ندارد، یا برای دومین بار در زندگیاش، آیا کلویی قصد دارد نقاب یک قاتل را بردارد؟
گلویم میخارد اول ضعیف است. مثل نوک پر که در امتداد مری ام از بالا تا پایین کشیده شود. زبانم را در گلویم بر می گردانم و سعی می کنم آن را بخاراتم اثری نمی کند. امیدوارم مریض نشده باشم. این اواخر اطراف شخص مریضی بوده ام؟ کسی که سرما خورده باشد، نمی توان واقعا مطمئن شد. تمام روز اطرافم پر از آدم است. به نظر نمی رسید هیچ کدام شان مریض باشند اما سرماخوردگی معمولی می تواند حتی قبل از اینکه علائمی نشان بدهد، مسری باشد دوباره سعی می کنم گلویم را بخارانم شاید هم حساسیت باشد، میزان ریج ویدا در هوا بیشتر از حد معمول است. در واقع، شدید است. حساسیت سنج عدد ۸ از ۱۰ را نشان می دهد. فرفره ی کوچک نرم افزار آب و هوا کاملا روی قرمز است.