کتاب سماع جان (تبیین و تحلیل داستان های مثنوی) نوشته جلیل مسعودی فرد, توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل ادبیات فارسی، داستان های مثنوی, چکیده اندیشه های مولانا میباشد.
مثنوی گزارش حال انسانی است که از اصل خویش دور شده و از نیستان ازلی به کره خاک تبعید شده است؛ و در اینجا گرفتار غم غربت است و شوق بازگشت به وطن اصلی مهم ترین سرمایه اوست. عشق ازلی گرما بخش زندگی اوست تا دوباره به نیستان وجود بازگردد و لذت وصال را بچشد.
هجده بیت آغازین مثنوی که به “نی نامه” شهرت یافته است و به منزله مقدمه مثنوی و یا چکیده اندیشه های مولانا تلقی می شود، بازگوکننده داستان انسان است؛ انسانی که احساس تنهایی می کند و غم غربت او را به ناله و فغان درآورده است.
حکایت و شکایت نی، شکایت از جدایی هاست؛ جدایی از بهشت آسایش و آرامش، و دوری از وصال معشوق و گرفتار شدن در غم و رنج جهان مادی است. این ماجرا چنان سخت و غم انگیز و غیر قابل وصف است که مولانا از بیان آن اظهار عجز می کند. فقط انسان هایی که این حس را دریافته باشند و سینه شان از درد فراق پاره پاره شده و شوق وصال همه وجودشان را فرا گرفته باشد، می توانند این درد مشترک را درک کنند و همدم انسان باشند و با همدلی آبی بر این آتش بزنند و تسکین و آرامشی به وجود آورند.
کتاب سماع جان (تبیین و تحلیل داستان های مثنوی) نوشته جلیل مسعودی فرد, توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل ادبیات فارسی، داستان های مثنوی, چکیده اندیشه های مولانا میباشد.
مثنوی گزارش حال انسانی است که از اصل خویش دور شده و از نیستان ازلی به کره خاک تبعید شده است؛ و در اینجا گرفتار غم غربت است و شوق بازگشت به وطن اصلی مهم ترین سرمایه اوست. عشق ازلی گرما بخش زندگی اوست تا دوباره به نیستان وجود بازگردد و لذت وصال را بچشد.
هجده بیت آغازین مثنوی که به “نی نامه” شهرت یافته است و به منزله مقدمه مثنوی و یا چکیده اندیشه های مولانا تلقی می شود، بازگوکننده داستان انسان است؛ انسانی که احساس تنهایی می کند و غم غربت او را به ناله و فغان درآورده است.
حکایت و شکایت نی، شکایت از جدایی هاست؛ جدایی از بهشت آسایش و آرامش، و دوری از وصال معشوق و گرفتار شدن در غم و رنج جهان مادی است. این ماجرا چنان سخت و غم انگیز و غیر قابل وصف است که مولانا از بیان آن اظهار عجز می کند. فقط انسان هایی که این حس را دریافته باشند و سینه شان از درد فراق پاره پاره شده و شوق وصال همه وجودشان را فرا گرفته باشد، می توانند این درد مشترک را درک کنند و همدم انسان باشند و با همدلی آبی بر این آتش بزنند و تسکین و آرامشی به وجود آورند.