کتاب سقوط فرشتگان نوشته تریسی شوالیه ترجمه نینا فراهانی توسط انتشارات چشمه به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل ادبیات، ادبیات داستانی، رمان خارجی می باشد.
کتاب سقوط فرشتگان، رمانی نوشته ی تریسی شوالیه است که اولین بار در سال 2001 منتشر شد. این رمان به ماجرای فراز و نشیب زندگی دو خانواده در سال های ابتدایی قرن بیستم در انگلستان می پردازد، در زمانی که مرگ ملکه بر جامعه ی در حال تغییر کشور سایه افکنده است. داستان این کتاب که از نقطه نظرهایی گوناگون—زنان و شوهران، دوستان و عاشقان، اربابان و خدمتگزاران، و پسر یک قبرکن--روایت می شود، دربردارنده ی همان توصیفات باشکوه و خیال انگیزی است که تریسی شوالیه در کتاب «دختری با گوشواره مروارید» به مخاطبین هدیه کرد.
کتاب سقوط فرشتگان را می توان یک شاهکار خیره کننده ی دیگر از نویسنده ای دانست که نیویورک تامیز، لقب «استاد صداها» را به او داده است.
آن قبرستان لعنتی. هرگز آن جا را دوست نداشته ام. راستش اشکال از خود محل نیست. آن گورستان با آن ردیف قبرها که در پس یکدیگر سر برآورده اند، با آن سنگ قبرهای گرانیتی، ستون های هرمی مصری، مناره های قرون وسطایی، زیرستون های مربعی شکل، زنان گریان، فرشته ها و البته ظرف های خاکستر که به صورت حلزونی تا بالای تپه و نزدیکی سروهای سرافراز لبنانی چیده شده اند، فریبندگی حزن انگیزی دارد. حتی می شود گفت خیلی دلم می خواهد که چشمم به آن یادبودهای چرند هم نیفتد. نشانه هایی ریاکارانه از سطح اجتماعی خانواده ها.. نمی دونم کدوم بدتره - این که از دست داده باشمش یا این که بدونم چیزی برای از دست دادن وجود نداشته. کیتی دوباره او را به تخت خوابش راه داده تا بتواند بیرون از آن، هر کاری دلش می خواهد بکند.
کتاب سقوط فرشتگان نوشته تریسی شوالیه ترجمه نینا فراهانی توسط انتشارات چشمه به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل ادبیات، ادبیات داستانی، رمان خارجی می باشد.
کتاب سقوط فرشتگان، رمانی نوشته ی تریسی شوالیه است که اولین بار در سال 2001 منتشر شد. این رمان به ماجرای فراز و نشیب زندگی دو خانواده در سال های ابتدایی قرن بیستم در انگلستان می پردازد، در زمانی که مرگ ملکه بر جامعه ی در حال تغییر کشور سایه افکنده است. داستان این کتاب که از نقطه نظرهایی گوناگون—زنان و شوهران، دوستان و عاشقان، اربابان و خدمتگزاران، و پسر یک قبرکن--روایت می شود، دربردارنده ی همان توصیفات باشکوه و خیال انگیزی است که تریسی شوالیه در کتاب «دختری با گوشواره مروارید» به مخاطبین هدیه کرد.
کتاب سقوط فرشتگان را می توان یک شاهکار خیره کننده ی دیگر از نویسنده ای دانست که نیویورک تامیز، لقب «استاد صداها» را به او داده است.
آن قبرستان لعنتی. هرگز آن جا را دوست نداشته ام. راستش اشکال از خود محل نیست. آن گورستان با آن ردیف قبرها که در پس یکدیگر سر برآورده اند، با آن سنگ قبرهای گرانیتی، ستون های هرمی مصری، مناره های قرون وسطایی، زیرستون های مربعی شکل، زنان گریان، فرشته ها و البته ظرف های خاکستر که به صورت حلزونی تا بالای تپه و نزدیکی سروهای سرافراز لبنانی چیده شده اند، فریبندگی حزن انگیزی دارد. حتی می شود گفت خیلی دلم می خواهد که چشمم به آن یادبودهای چرند هم نیفتد. نشانه هایی ریاکارانه از سطح اجتماعی خانواده ها.. نمی دونم کدوم بدتره - این که از دست داده باشمش یا این که بدونم چیزی برای از دست دادن وجود نداشته. کیتی دوباره او را به تخت خوابش راه داده تا بتواند بیرون از آن، هر کاری دلش می خواهد بکند.