کتاب زن در ریگ روان نوشته کوبو آبه ترجمه مهدی غبرائی توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: داستان، رمان
کتاب زن در ریگ روان رمانی در ژانر دلهرهآور و به قلم نویسنده ژاپنی، کوبو آبه است. این رمان در سال 1962 برای اولین بار منتشر شده است و در همان سال، جایزهی ادبی یومیوری را دریافت کرد. در سال 1964 فیلمی با همان نام از روی این رمان اقتباس شد و در جشنوارهی کن همان سال توانست جایزهی ویژهی هیئت داوران را به خود اختصاص دهد.
داستان رمان درباره حشرهشناسی است که آرزو دارد حشرهای کشفنشده بیاید و نام خودش را روی آن بگذارد تا جاودانه شود. او به دهکدهای سفر میکند و مجبور میشود شب را آنجا بگذراند که پیرمردی او را به کلبهای عجیب دعوت میکند که گودالی عمیق در انتهای آن قرار دارد و زنی در آن زندگی میکند. مردم دهکده او را داخل گودال می اندازند. در دهکده گودالهای اینچنینی بسیاری وجود دارد که مانع طوفان میشود و مردم دهکده مطمئن میشوند که قربانیانشان نمیتوانند از گودالها بگریزند. حشرهشناس و زن غریبه مجبور هستند هر روز شن اضافی را در سبدی به بالا بفرستند و اگر حتی یک روز این کار را نکنند، کلبه روی سرشان خراب میشود. در این وضعیت بغرنج و عجیب تنها همدیگر را دارند و فقط میتوانند به خودشان تکیه کنند.
ماجراهای این رمان کوتاه در 31 فصل اتفاق میافتد و افسانهی سیزیف را تداعی میکند. سیزیف در اساطیر یونان مردی نفرینشده است که باید تا ابد هر روز، تختهسنگی را به بالای کوه ببرد و غلتیدن آن را به نقطهی اول تماشا کند. کتاب زن در ریگ روان را مهدی غبرایی به فارسی برگردانده است.
کتاب زن در ریگ روان نوشته کوبو آبه ترجمه مهدی غبرائی توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: داستان، رمان
کتاب زن در ریگ روان رمانی در ژانر دلهرهآور و به قلم نویسنده ژاپنی، کوبو آبه است. این رمان در سال 1962 برای اولین بار منتشر شده است و در همان سال، جایزهی ادبی یومیوری را دریافت کرد. در سال 1964 فیلمی با همان نام از روی این رمان اقتباس شد و در جشنوارهی کن همان سال توانست جایزهی ویژهی هیئت داوران را به خود اختصاص دهد.
داستان رمان درباره حشرهشناسی است که آرزو دارد حشرهای کشفنشده بیاید و نام خودش را روی آن بگذارد تا جاودانه شود. او به دهکدهای سفر میکند و مجبور میشود شب را آنجا بگذراند که پیرمردی او را به کلبهای عجیب دعوت میکند که گودالی عمیق در انتهای آن قرار دارد و زنی در آن زندگی میکند. مردم دهکده او را داخل گودال می اندازند. در دهکده گودالهای اینچنینی بسیاری وجود دارد که مانع طوفان میشود و مردم دهکده مطمئن میشوند که قربانیانشان نمیتوانند از گودالها بگریزند. حشرهشناس و زن غریبه مجبور هستند هر روز شن اضافی را در سبدی به بالا بفرستند و اگر حتی یک روز این کار را نکنند، کلبه روی سرشان خراب میشود. در این وضعیت بغرنج و عجیب تنها همدیگر را دارند و فقط میتوانند به خودشان تکیه کنند.
ماجراهای این رمان کوتاه در 31 فصل اتفاق میافتد و افسانهی سیزیف را تداعی میکند. سیزیف در اساطیر یونان مردی نفرینشده است که باید تا ابد هر روز، تختهسنگی را به بالای کوه ببرد و غلتیدن آن را به نقطهی اول تماشا کند. کتاب زن در ریگ روان را مهدی غبرایی به فارسی برگردانده است.