کتاب دیوار

کتاب دیوار نوشته صادق هدایت, توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است.

موضوع کتاب شامل ادبیات فارسی, رمان فارسی، داستان ایرانی، ادبیات داستانی میباشد.

رمانی که می خوانید دیوار حاوی داستان های کوتاهی از ژان پل سارتر و تعدادی دیگر از نویسندگان برجسته ی دنیا است و صادق هدایت این اثر را به فارسی ترجمه کرده است.
اثری که پیش رو دارید مجموعه ای است متشکل از هفت داستان کوتاه از نویسندگان سرشناسی چون: ژان پل سارتر؛ فرانتس کافکا؛ الکساندر لانژ کیلاند؛ آنتوان چخوف؛ گاستون شرو و آرتور شنیتسلر.

ما را در اتاق دنگال سفیدى هل دادند. چشم‌هایم را روشنایى زده بود و به‌هم مى‌خورد. بعد یک میز و چهار نفر را پشت آن دیدم: این‌ها غیرنظامى بودند و کاغذهایى را وارسى مى‌کردند. زندانیان دیگر را در ته اتاق جمع کرده بودند و ما بایستى تمام طول اتاق را طى کنیم تا به آن‌ها ملحق شویم. بسیارى از آن‌ها را مى‌شناختم ولى بعضى دیگر به‌نظرم خارجى آمدند. دو نفر از آن‌ها، که جلو من بودند و بور بودند و کله گرد داشتند، شبیه یکدیگر بودند: حدس زدم که فرانسوى باشند. آن‌که کوچک‌تر بود هى شلوارش را بالا مى‌کشید: عصبانى بود.

نزدیک سه ساعت طول کشید، من منگ شده بودم و سرم خالى بود، ولى اتاق حسابى گرم بود و من از گرمى‌اش خوشم آمد ــ زیرا بیست و چهار ساعت متوالى بود که مى‌لرزیدم. پاسبانان محبوسین را یک به یک جلو میز مى‌آوردند. آن چهار نفر، از آن‌ها اسم و شغلشان را مى‌پرسیدند. اغلب یا سؤال دیگرى از آن‌ها نمى‌کردند و یا مثلا از این‌جور چیزها مى‌پرسیدند: «آیا تو در خرابکارى مهمات شرکت کردى؟

  • روش های ارسال
  •    پیک تهران
  •    پیک سریع تهران
  •    پست پیشتاز
  •    تیباکس
  •    ویژه
  • موجود در انبار
75,000
٪25
56,250 تومان
توضیحات

کتاب دیوار نوشته صادق هدایت, توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است.

موضوع کتاب شامل ادبیات فارسی, رمان فارسی، داستان ایرانی، ادبیات داستانی میباشد.

رمانی که می خوانید دیوار حاوی داستان های کوتاهی از ژان پل سارتر و تعدادی دیگر از نویسندگان برجسته ی دنیا است و صادق هدایت این اثر را به فارسی ترجمه کرده است.
اثری که پیش رو دارید مجموعه ای است متشکل از هفت داستان کوتاه از نویسندگان سرشناسی چون: ژان پل سارتر؛ فرانتس کافکا؛ الکساندر لانژ کیلاند؛ آنتوان چخوف؛ گاستون شرو و آرتور شنیتسلر.

ما را در اتاق دنگال سفیدى هل دادند. چشم‌هایم را روشنایى زده بود و به‌هم مى‌خورد. بعد یک میز و چهار نفر را پشت آن دیدم: این‌ها غیرنظامى بودند و کاغذهایى را وارسى مى‌کردند. زندانیان دیگر را در ته اتاق جمع کرده بودند و ما بایستى تمام طول اتاق را طى کنیم تا به آن‌ها ملحق شویم. بسیارى از آن‌ها را مى‌شناختم ولى بعضى دیگر به‌نظرم خارجى آمدند. دو نفر از آن‌ها، که جلو من بودند و بور بودند و کله گرد داشتند، شبیه یکدیگر بودند: حدس زدم که فرانسوى باشند. آن‌که کوچک‌تر بود هى شلوارش را بالا مى‌کشید: عصبانى بود.

نزدیک سه ساعت طول کشید، من منگ شده بودم و سرم خالى بود، ولى اتاق حسابى گرم بود و من از گرمى‌اش خوشم آمد ــ زیرا بیست و چهار ساعت متوالى بود که مى‌لرزیدم. پاسبانان محبوسین را یک به یک جلو میز مى‌آوردند. آن چهار نفر، از آن‌ها اسم و شغلشان را مى‌پرسیدند. اغلب یا سؤال دیگرى از آن‌ها نمى‌کردند و یا مثلا از این‌جور چیزها مى‌پرسیدند: «آیا تو در خرابکارى مهمات شرکت کردى؟

مشخصات
  • ناشر
    نگاه
  • نویسنده
    صادق هدایت
  • قطع کتاب
    رقعی
  • نوع جلد
    شومیز
  • سال چاپ
    1399
  • نوبت چاپ
    پنجم
  • تعداد صفحات
    124
نظرات کاربران
    هیچ دیدگاهی برای این محصول ثبت نشده است!
برگشت به بالا
0216640800© کلیه حقوق این سایت محفوظ و متعلق به فروشگاه آژانس کتاب است.02166408000 طراحی سایت و سئو : توسط نونگار پردازش