رمان دیدن از سیزده منظر نوشته کالم مک کان با ترجمه ابراهیم فتوت، توسط انتشارات کتاب کوله پشتی به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل ادبیات ملل, رمان ملل, ادبیات داستانی, داستان خارجی می باشد.
درباره رمان دیدن از سیزده منظر
مجموعهی دیدن از سیزده منظر شامل یک داستان بلند (رمانک) و سه داستان کوتاه است که در فضاهایی شاعرانه و گاه طنزآلود، خواننده را به تأمل وامیدارند. داستان بلند این مجموعه در سیزده بخش (اپیزود) ارائه میشود و بر پیشانی هر پرده، بریدهای از شعر «دیدن سیهپر از سیزده منظر»، اثر والاس استیونس، شاعر مدرنیست آمریکایی نقش بسته است. ضمن داستانپردازیای جذاب تفکرات استینوس را نیز در لابه لاى سطور داستان میگنجاند.
بخشى از مقدمه ى نويسنده براى ترجمه ى فارسى : اگرچه در طلوعِ خیابانهای تهران پیاده قدم نزدهام، آرامشِ کنارهی دریای خزر را تجربه نکردهام، لذت کشف نادیدههای غار علیصدر را نچشیدهام، بازی رنگ و نور در پنجرههای مسجد نصیرالملک را به تماشا ننشستهام و فضای شکوهمند پرسپولیس تا امروز روحم را به تسخیر درنیاورده است، بارها به مدد ادبیات، شعر و فیلم ایرانی حضور در نقطهنقطهی ایران را تجربه کردهام. من به ایران سفر کردهام، چون ویزای سفر با پرندهی پراعجاز خیال را داشتهام. شکوه دنیای هنر در این است که هنرمندان از روزنِ صفحات کتاب، یا در سوسوی پردهی سینما و یا در اعماق رنگهای نقاشی، امتیاز زیستن بهجای دیگر ملل را کسب میکنند.
با در نظر گرفتن این امتیاز، با تمام وجود به خود میبالم که یکی از آثارم بهطور رسمی در ایران بهچاپ رسیده است. . . . من با تمام وجود باور دارم ادبیات نهتنها مرزهای آگاهی را میگستراند، بلکه مرزهای جغرافیایی را درهم میشکند. پس انتشار این کتاب در ایران، برای شخصیتهای این اثر و در حقیقت برای خودم سفر به این کشور است و حتی میتوان پا فراتر گذاشت و گفت شاید تجربهی شگفتآور اقامت در این مرزوبوم را برایم رقم میزند. ادبیات دست ما را میگیرد و به ما میآموزد تا زندگی را زندگی کنیم؛ نه اینکه فقط زنده باشیم. ادبیات، آن هوای تازه است که ریههای ما را زنده میکند و به ما یارای تغییر جهان برای حیات هرچه بهتر را میبخشد.
ادبیات پاسخی شایسته در مقابل هتک حرمت به انسانیت به ما ارائه میدهد تا در مقابل خشونت، حرص و ناامیدی سکوت اختیار نکنیم. ادبیات، آنگاه که بایسته نگاشته و شایسته مطالعه شود، میتواند تاریکیهای دنیای اطرافمان را به روشنایی مبدل سازد. افتخار دارم تا همراه شما، خوانندهی عزیز، دستبهدست هم، با کنار زدن پردهها پنجرهها را بگشاییم و طلوعی را در ایران نظارهگر باشیم که گسترهی نورش تا نیویورک هم برسد.
رمان دیدن از سیزده منظر نوشته کالم مک کان با ترجمه ابراهیم فتوت، توسط انتشارات کتاب کوله پشتی به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل ادبیات ملل, رمان ملل, ادبیات داستانی, داستان خارجی می باشد.
درباره رمان دیدن از سیزده منظر
مجموعهی دیدن از سیزده منظر شامل یک داستان بلند (رمانک) و سه داستان کوتاه است که در فضاهایی شاعرانه و گاه طنزآلود، خواننده را به تأمل وامیدارند. داستان بلند این مجموعه در سیزده بخش (اپیزود) ارائه میشود و بر پیشانی هر پرده، بریدهای از شعر «دیدن سیهپر از سیزده منظر»، اثر والاس استیونس، شاعر مدرنیست آمریکایی نقش بسته است. ضمن داستانپردازیای جذاب تفکرات استینوس را نیز در لابه لاى سطور داستان میگنجاند.
بخشى از مقدمه ى نويسنده براى ترجمه ى فارسى : اگرچه در طلوعِ خیابانهای تهران پیاده قدم نزدهام، آرامشِ کنارهی دریای خزر را تجربه نکردهام، لذت کشف نادیدههای غار علیصدر را نچشیدهام، بازی رنگ و نور در پنجرههای مسجد نصیرالملک را به تماشا ننشستهام و فضای شکوهمند پرسپولیس تا امروز روحم را به تسخیر درنیاورده است، بارها به مدد ادبیات، شعر و فیلم ایرانی حضور در نقطهنقطهی ایران را تجربه کردهام. من به ایران سفر کردهام، چون ویزای سفر با پرندهی پراعجاز خیال را داشتهام. شکوه دنیای هنر در این است که هنرمندان از روزنِ صفحات کتاب، یا در سوسوی پردهی سینما و یا در اعماق رنگهای نقاشی، امتیاز زیستن بهجای دیگر ملل را کسب میکنند.
با در نظر گرفتن این امتیاز، با تمام وجود به خود میبالم که یکی از آثارم بهطور رسمی در ایران بهچاپ رسیده است. . . . من با تمام وجود باور دارم ادبیات نهتنها مرزهای آگاهی را میگستراند، بلکه مرزهای جغرافیایی را درهم میشکند. پس انتشار این کتاب در ایران، برای شخصیتهای این اثر و در حقیقت برای خودم سفر به این کشور است و حتی میتوان پا فراتر گذاشت و گفت شاید تجربهی شگفتآور اقامت در این مرزوبوم را برایم رقم میزند. ادبیات دست ما را میگیرد و به ما میآموزد تا زندگی را زندگی کنیم؛ نه اینکه فقط زنده باشیم. ادبیات، آن هوای تازه است که ریههای ما را زنده میکند و به ما یارای تغییر جهان برای حیات هرچه بهتر را میبخشد.
ادبیات پاسخی شایسته در مقابل هتک حرمت به انسانیت به ما ارائه میدهد تا در مقابل خشونت، حرص و ناامیدی سکوت اختیار نکنیم. ادبیات، آنگاه که بایسته نگاشته و شایسته مطالعه شود، میتواند تاریکیهای دنیای اطرافمان را به روشنایی مبدل سازد. افتخار دارم تا همراه شما، خوانندهی عزیز، دستبهدست هم، با کنار زدن پردهها پنجرهها را بگشاییم و طلوعی را در ایران نظارهگر باشیم که گسترهی نورش تا نیویورک هم برسد.