کتاب ده حکایت معماری

کتاب ده حکایت معماری نوشته مهرداد قیومی بیدهندی, توسط انتشارات روزنه به چاپ رسیده است.

موضوع کتاب: فنی و مهندسی, مهندسی معماری, داستان‌هایی را با محور حرفه معماری

 

ده حکایت معماری» یا «المختار من نوادر اخبارالعمار» دربردارنده ۱۰ حکایت به قلم مهرداد قیومی بیدهندی( -۱۳۳۸) استادیار دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه شهید بهشتی است. وی در این کتاب با زبانی تاریخی و نزدیک به زبان سده‌های پنجم و ششم، داستان‌هایی را با محور حرفه معماری آفریده است. چنانکه در مقدمه گفته، راوی خیالی این داستان‌ها، بنّایی جوان از اهالی کاشان است که به امر پیر و مرادش برای مصاحبت با معماران ذاکر و سالک خراسان راهی نیشابور و هرات شده و این حکایت‌ها دامنی است پرگل که او اصحاب را هدیه کرده است. او کار را از دبیری آغاز کرده و سپس معمار شده است؛ و از همین رو، برخلاف دیگر معماران، اهل نوشتن است و با آنچه دبیران در قلم آرند آشناست.

در یکی از حکایت‌های کتاب می‌خوانیم:

«شامگاه یکشنبه بیست‌وچهارم شوال بود که به نشابور بازرسیدم؛ بعد دو هفته صحبت بزرگان هرات و زیارت گور پاکان آنجا. به سرای خویش نرفتم و به مزگتی درشدم در کنار درِ عدنانی، تا در آنجا بیتوته کنم، که رسول گفت، علیه‌السلام، که چون شبانگاه از سفر بازآیید، راست به سرای مشوید. سحرگاه خواستم به خانۀ خویش شوم و جامه دیگر کنم، که شوق دیدار شیخ مجدالدین بازم داشت. راست به مزگت آدینه شدم، که می‌دانستم شیخ نماز بامداد به جامع گزارَد. نماز به جماعت در پس شیخ بوالقاسم جنید گزاردیم که سالیانی بود که در مزگت آدینۀ نشابور امامی می‌کرد.

در پی نماز، شیخ را در میان صفوف جستم و عاقبت در پس ستونی یافتم، در ذکر تعقیب. درنگ کردم تا سر برداشت. چون مرا دید، شادمان شد و بر سرم بوسه داد. گفت: گرد راه ننشانده به جامع آمده‌ای؟ گفتم: شوق دیدار شیخ از خانه و گرمابه بازم داشت.»

  • روش های ارسال
  •    پیک تهران
  •    پیک سریع تهران
  •    پست پیشتاز
  •    تیباکس
  •    ویژه
  • موجود در انبار
60,000
٪17
49,800 تومان
توضیحات

کتاب ده حکایت معماری نوشته مهرداد قیومی بیدهندی, توسط انتشارات روزنه به چاپ رسیده است.

موضوع کتاب: فنی و مهندسی, مهندسی معماری, داستان‌هایی را با محور حرفه معماری

 

ده حکایت معماری» یا «المختار من نوادر اخبارالعمار» دربردارنده ۱۰ حکایت به قلم مهرداد قیومی بیدهندی( -۱۳۳۸) استادیار دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه شهید بهشتی است. وی در این کتاب با زبانی تاریخی و نزدیک به زبان سده‌های پنجم و ششم، داستان‌هایی را با محور حرفه معماری آفریده است. چنانکه در مقدمه گفته، راوی خیالی این داستان‌ها، بنّایی جوان از اهالی کاشان است که به امر پیر و مرادش برای مصاحبت با معماران ذاکر و سالک خراسان راهی نیشابور و هرات شده و این حکایت‌ها دامنی است پرگل که او اصحاب را هدیه کرده است. او کار را از دبیری آغاز کرده و سپس معمار شده است؛ و از همین رو، برخلاف دیگر معماران، اهل نوشتن است و با آنچه دبیران در قلم آرند آشناست.

در یکی از حکایت‌های کتاب می‌خوانیم:

«شامگاه یکشنبه بیست‌وچهارم شوال بود که به نشابور بازرسیدم؛ بعد دو هفته صحبت بزرگان هرات و زیارت گور پاکان آنجا. به سرای خویش نرفتم و به مزگتی درشدم در کنار درِ عدنانی، تا در آنجا بیتوته کنم، که رسول گفت، علیه‌السلام، که چون شبانگاه از سفر بازآیید، راست به سرای مشوید. سحرگاه خواستم به خانۀ خویش شوم و جامه دیگر کنم، که شوق دیدار شیخ مجدالدین بازم داشت. راست به مزگت آدینه شدم، که می‌دانستم شیخ نماز بامداد به جامع گزارَد. نماز به جماعت در پس شیخ بوالقاسم جنید گزاردیم که سالیانی بود که در مزگت آدینۀ نشابور امامی می‌کرد.

در پی نماز، شیخ را در میان صفوف جستم و عاقبت در پس ستونی یافتم، در ذکر تعقیب. درنگ کردم تا سر برداشت. چون مرا دید، شادمان شد و بر سرم بوسه داد. گفت: گرد راه ننشانده به جامع آمده‌ای؟ گفتم: شوق دیدار شیخ از خانه و گرمابه بازم داشت.»

مشخصات
  • ناشر
    روزنه
  • نویسنده
    مهرداد قیومی بیدهندی
  • قطع کتاب
    وزیری
  • نوع جلد
    شومیز
  • سال چاپ
    1394
  • نوبت چاپ
    اول
  • تعداد صفحات
    48
نظرات کاربران
    هیچ دیدگاهی برای این محصول ثبت نشده است!
برگشت به بالا
0216640800© کلیه حقوق این سایت محفوظ و متعلق به فروشگاه آژانس کتاب است.02166408000 طراحی سایت و سئو : توسط نونگار پردازش