کتاب در یک جنگل تاریک تاریک نوشته روث وار برتون با ترجمه شادی حامدی آزاد، توسط انتشارات نون با موضوع ادبیات، ادبیات خارجی، رمان خارجی به چاپ رسیده است
رمانی پرهیجان و شگفت انگیز که در لیست پرفروش ترین های نیویورک تایمز جای گرفته است. اتفاقی عجیب و سرشار از ابهام نورا را از دنیایی که برای خود ساخته، جدا کرده و او را مجبور به کند و کاو در گذشته می کند، جایی که مدت هاست از آن فاصله گرفته است. دردی سرشار تمام وجود دخترک را در بر گرفته و او خود را بر روی تخت بیمارستان می یابد، بی آنکه بداند چه بر سرش آمده است. گزیده ای از کتاب در میان جنگل، رو به پایین دویدم، در میان صداهای نرم و تاریک شبانه.
خفاش ها را دیدم که در تاریک روشن غروب به سرعت پرواز می کردند، صدای روباه ها راشنیدم که از پناهگاه های خود بیرون می آمدند. یکی شان به سرعت از راه جلوی رویم رد شد و بعد ایستاد، با شکوه و مغرور. و وقتی من تلپ تلپ در آن گرگ و میش، ساکت از کنارش رد شدم، با آن سر پوزه باریکش بویم را دنبال کرد…
چرا خرید از آژانس کتاب؟
خرید از آژانس کتاب به شما این اطمینان را میدهد که نسخه اصلی و بهروز کتاب در یک جنگل تاریک تاریک را دریافت خواهید کرد. ما با ارائه خدمات سریع، ارسال امن و قیمت مناسب، تجربه خریدی آسان و مطمئن را برای شما فراهم میآوریم.
برای خرید این کتاب و مشاهده کتابهای دیگر، به فروشگاه آنلاین آژانس کتاب مراجعه کنید.
کتاب در یک جنگل تاریک تاریک نوشته روث وار برتون با ترجمه شادی حامدی آزاد، توسط انتشارات نون با موضوع ادبیات، ادبیات خارجی، رمان خارجی به چاپ رسیده است
رمانی پرهیجان و شگفت انگیز که در لیست پرفروش ترین های نیویورک تایمز جای گرفته است. اتفاقی عجیب و سرشار از ابهام نورا را از دنیایی که برای خود ساخته، جدا کرده و او را مجبور به کند و کاو در گذشته می کند، جایی که مدت هاست از آن فاصله گرفته است. دردی سرشار تمام وجود دخترک را در بر گرفته و او خود را بر روی تخت بیمارستان می یابد، بی آنکه بداند چه بر سرش آمده است. گزیده ای از کتاب در میان جنگل، رو به پایین دویدم، در میان صداهای نرم و تاریک شبانه.
خفاش ها را دیدم که در تاریک روشن غروب به سرعت پرواز می کردند، صدای روباه ها راشنیدم که از پناهگاه های خود بیرون می آمدند. یکی شان به سرعت از راه جلوی رویم رد شد و بعد ایستاد، با شکوه و مغرور. و وقتی من تلپ تلپ در آن گرگ و میش، ساکت از کنارش رد شدم، با آن سر پوزه باریکش بویم را دنبال کرد…