کتاب دامنه نوشته دیوید اپستین ترجمه مهبان مقدم توسط انتشارات هورمزد به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: روانشناسی، موفقیت، روانشناسی عمومی
عقیده رایجی وجود دارد مبنی بر اینکه برای سرآمد شدن در هر زمینه ای-چه تبدیل شدن به موسیقیدانی برجسته و چه کسب مقام قهرمانی در رشته ای ورزشی باید آن مهارت مذكور را از سنین پایین آموخت و سال ها تمرین جدی و تمرکز سخت، در نهایت شما را به هدف خود خواهد رساند. براساس این عقیده نباید از این شاخه به آن شاخه پرید و علائق گوناگونی را دنبال کرد چراکه این هدر رفت زمان، انرژی و توجه، در نهایت شما را از تبدیل شدن به سرامدشدن در هر رشته ای (ورزش،هنر، موسیقی، علم و...) دور خواهد کرد. این ضرورتی است که دنیای امروز به شما تحمیل می کند: تنها باید در یک رشته فعالیت کنید تا بتوانید دران به تخصص برسید.
اما اپستین با بررسی دقیق زندگی بسیاری از افراد برجسته، از ورزشکاران حرفه ای گرفته تا مخترعان و برندگان جایزه نوبل نشان می دهد این عقیده نه یک قاعده بلکه یک استثناست. او معتقد است گستره نسبت به عمق از اهمیت بالاتری برخوردار است. اپستین با مثال هایی ملموس نشان می دهد که در بیشتر رشته ها - به خصوص رشته های پیچیده و پیش بینی ناپذیر جنرالیست ها از تخصص گراها موفق ترند. آنها اغلب در طول مسیر علائق متفاوت را دنبال می کنند، خلاق تر و باهوش ترند و قادر به دیدن ارتباطات بیشتری نسبت به تخصص گراها هستند. او می گوید از این شاخه به آن شاخه پریدن نه تنها نقص نیست بلکه یک حسن ضروری است.
اپستین در این کتاب قهرمان گلف دنیا را به نمایندگی از تخصص گراها- با قهرمان تنیس دنیا مقایسه می کند. قهرمان گلف دنیا از سه سالگی به طور جدی تنیس را دنبال کرده است و خیلی زود به مقام قهرمانی دست یافته است. در مقابل، قهرمان تنیس دنیا قبل از تنیس، فوتبال، شنا و رشته های ورزشی دیگری را نیز تجربه کرده است. او اگرچه دیرتربه تخصص رسیده است اما از اطلاعات وسیع ترو جهان بینی گسترده تری نسبت به قهرمان گلف برخودار است.
کتاب دامنه نوشته دیوید اپستین ترجمه مهبان مقدم توسط انتشارات هورمزد به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: روانشناسی، موفقیت، روانشناسی عمومی
عقیده رایجی وجود دارد مبنی بر اینکه برای سرآمد شدن در هر زمینه ای-چه تبدیل شدن به موسیقیدانی برجسته و چه کسب مقام قهرمانی در رشته ای ورزشی باید آن مهارت مذكور را از سنین پایین آموخت و سال ها تمرین جدی و تمرکز سخت، در نهایت شما را به هدف خود خواهد رساند. براساس این عقیده نباید از این شاخه به آن شاخه پرید و علائق گوناگونی را دنبال کرد چراکه این هدر رفت زمان، انرژی و توجه، در نهایت شما را از تبدیل شدن به سرامدشدن در هر رشته ای (ورزش،هنر، موسیقی، علم و...) دور خواهد کرد. این ضرورتی است که دنیای امروز به شما تحمیل می کند: تنها باید در یک رشته فعالیت کنید تا بتوانید دران به تخصص برسید.
اما اپستین با بررسی دقیق زندگی بسیاری از افراد برجسته، از ورزشکاران حرفه ای گرفته تا مخترعان و برندگان جایزه نوبل نشان می دهد این عقیده نه یک قاعده بلکه یک استثناست. او معتقد است گستره نسبت به عمق از اهمیت بالاتری برخوردار است. اپستین با مثال هایی ملموس نشان می دهد که در بیشتر رشته ها - به خصوص رشته های پیچیده و پیش بینی ناپذیر جنرالیست ها از تخصص گراها موفق ترند. آنها اغلب در طول مسیر علائق متفاوت را دنبال می کنند، خلاق تر و باهوش ترند و قادر به دیدن ارتباطات بیشتری نسبت به تخصص گراها هستند. او می گوید از این شاخه به آن شاخه پریدن نه تنها نقص نیست بلکه یک حسن ضروری است.
اپستین در این کتاب قهرمان گلف دنیا را به نمایندگی از تخصص گراها- با قهرمان تنیس دنیا مقایسه می کند. قهرمان گلف دنیا از سه سالگی به طور جدی تنیس را دنبال کرده است و خیلی زود به مقام قهرمانی دست یافته است. در مقابل، قهرمان تنیس دنیا قبل از تنیس، فوتبال، شنا و رشته های ورزشی دیگری را نیز تجربه کرده است. او اگرچه دیرتربه تخصص رسیده است اما از اطلاعات وسیع ترو جهان بینی گسترده تری نسبت به قهرمان گلف برخودار است.