«خون اِلفها» سومین کتاب از مجموعه کتابهای ویچر، نوشتهی آندره ساپکوفسکی، نویسندهی لهستانی است. این کتاب برخلاف دو جلد قبلی این مجموعه، یعنی کتاب «آخرین آرزو» و کتاب «شمشیر سرنوشت» که پیشتر نشر کتابسرای تندیس منتشر کرده است، دیگر مجموعهای از داستانهای نیمه کوتاه نیست؛ در واقع اولین جلد از حماسهی بلند و پنج جلدی ویچر محسوب میشود.داستان این جلد دقیقاً از ادامه کتاب «شمشیر سرنوشت» آغاز میشود؛ زمانی که گرالت بالاخره سیری را بعد از اتفاقات بسیار پیدا میکند و همراه خود به قلعهی کایرمورهن میبرد. او سیری، دختر کهنخون، دختری از خون اِلفها را با خود به قرارگاه ویچرها میبرد.
داستانی مهیج با نوشتاری روان و زیبا می باشد.
«خون اِلفها» سومین کتاب از مجموعه کتابهای ویچر، نوشتهی آندره ساپکوفسکی، نویسندهی لهستانی است. این کتاب برخلاف دو جلد قبلی این مجموعه، یعنی کتاب «آخرین آرزو» و کتاب «شمشیر سرنوشت» که پیشتر نشر کتابسرای تندیس منتشر کرده است، دیگر مجموعهای از داستانهای نیمه کوتاه نیست؛ در واقع اولین جلد از حماسهی بلند و پنج جلدی ویچر محسوب میشود.داستان این جلد دقیقاً از ادامه کتاب «شمشیر سرنوشت» آغاز میشود؛ زمانی که گرالت بالاخره سیری را بعد از اتفاقات بسیار پیدا میکند و همراه خود به قلعهی کایرمورهن میبرد. او سیری، دختر کهنخون، دختری از خون اِلفها را با خود به قرارگاه ویچرها میبرد.
داستانی مهیج با نوشتاری روان و زیبا می باشد.