کتاب خانه ای برای آقای بیسواس نوشته و. س. نایپل ترجمه مهدی غبرایی توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: داستان، رمان
آقای بیسواس که کلمهی آقا هم بخشی از اسم اوست، از همان زمان تولد برچسب شوم بودن روی پیشانیاش خورد. چون ششانگشتی بود و سر و ته به دنیا آمد. روحانیان مذهبی هم از روی تقویم نجومی برایش سرنوشتی شوم پیشبینی کرده و تأکید کردند که از آب و درخت بهخصوص آب دور باشد. حتی به پدرش توصیه کردند که تا 21 روز نوزادش را نبیند، وگرنه شومیاش دامنگیر او خواهد شد. همهی احتیاطهای لازم موبهمو انجام شدند؛ اما آقای بیسواس در نوجوانی و به طور ناخواسته باعث مرگ پدر شد. پس از مرگ پدر او و مادرش مجبور شدند در کلبهای محقر زندگی کنند و از اینجا آرزوی داشتن یک خانهی خوب و مستقل در دل این شخصیت جای گرفت؛ خانهای که واقعا بتوان اسم خانه روی آن گذاشت. آقای بیسواس حتی با ازدواج هم نجات پیدا نکرد و مجبور به زندگی در یک خانهی اشتراکی شد. انگار هر چه بیشتر برای استقلال تلاش میکرد، کمتر نتیجه میگرفت. انگار قرار نبود هیچوقت از چنگ سنتها و باورهای کهنه خلاص شود.
این کتاب خواندنی نثر حماسی شگفتانگیزی دارد و برخی آن را در عظمت و شکوه با آثار دیکنز مقایسه کردهاند. و.س. نایپُل که جایزهی نوبل را هم در افتخاراتش دارد، بهخوبی توانسته دست و پا زدن یک انسان را برای کسب استقلال در یک جامعهی پسااستعماری نشان دهد. داستان پرتنش این کتاب با چاشنی طنز بیان شده است. البته این طنز باعث نمیشود برای آقای بیسواس دلسوزی نکنید. شخصیت آقای بیسواس هم آنقدر خوب پرداخته شده که تا همیشه در کنار شخصیتهای مهم داستانی در ذهن اهالی کتاب نقش خواهد بست.
کتاب خانه ای برای آقای بیسواس نوشته و. س. نایپل ترجمه مهدی غبرایی توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: داستان، رمان
آقای بیسواس که کلمهی آقا هم بخشی از اسم اوست، از همان زمان تولد برچسب شوم بودن روی پیشانیاش خورد. چون ششانگشتی بود و سر و ته به دنیا آمد. روحانیان مذهبی هم از روی تقویم نجومی برایش سرنوشتی شوم پیشبینی کرده و تأکید کردند که از آب و درخت بهخصوص آب دور باشد. حتی به پدرش توصیه کردند که تا 21 روز نوزادش را نبیند، وگرنه شومیاش دامنگیر او خواهد شد. همهی احتیاطهای لازم موبهمو انجام شدند؛ اما آقای بیسواس در نوجوانی و به طور ناخواسته باعث مرگ پدر شد. پس از مرگ پدر او و مادرش مجبور شدند در کلبهای محقر زندگی کنند و از اینجا آرزوی داشتن یک خانهی خوب و مستقل در دل این شخصیت جای گرفت؛ خانهای که واقعا بتوان اسم خانه روی آن گذاشت. آقای بیسواس حتی با ازدواج هم نجات پیدا نکرد و مجبور به زندگی در یک خانهی اشتراکی شد. انگار هر چه بیشتر برای استقلال تلاش میکرد، کمتر نتیجه میگرفت. انگار قرار نبود هیچوقت از چنگ سنتها و باورهای کهنه خلاص شود.
این کتاب خواندنی نثر حماسی شگفتانگیزی دارد و برخی آن را در عظمت و شکوه با آثار دیکنز مقایسه کردهاند. و.س. نایپُل که جایزهی نوبل را هم در افتخاراتش دارد، بهخوبی توانسته دست و پا زدن یک انسان را برای کسب استقلال در یک جامعهی پسااستعماری نشان دهد. داستان پرتنش این کتاب با چاشنی طنز بیان شده است. البته این طنز باعث نمیشود برای آقای بیسواس دلسوزی نکنید. شخصیت آقای بیسواس هم آنقدر خوب پرداخته شده که تا همیشه در کنار شخصیتهای مهم داستانی در ذهن اهالی کتاب نقش خواهد بست.