کتاب جنون خدایان نوشته امیر خداوردی, توسط انتشارات ثالث به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات فارسی, رمان ایرانی, ادبیات داستانی, داستان ایرانی
«اول تو بگو چی دیدی تا من نشون بدم چی نوشتم.»
«جنون خدایان» تازهترین اثر داستانی «امیر خداوردی» است. او پیشتر در مقام داستاننویس با دو رمان «آلوت» (رمان تقدیرشده جایزۀ ادبی «احمد محمود») و «آمین میآورم» (برگزیده به عنوان سومین رمان برتر جشنواره سراسری «اشراق») توانسته جایگاه ادبی خود را مطرح و تثبیت کند.
«جنون خدایان» مضمونی بکر را دستمایۀ داستانگویی خود کرده است. داستان در بارۀ یک بیماری است. بیماری نوظهوری (مرض «سیاتل») که ظاهراً از تبعات جنگ است. نوعی بیماری روانی که اولین بار در سیاتل آمریکا شناسایی شد و ارمنیها یک جوری در آذربایجان پخشش کردند. بیمار مبتلا به سیاتل همهچیزش را گم میکند. هر چیزی که برایش اهمیت دارد قطعاً گم میشود و تا زمانی که دنبالش بگردد پیدایش نخواهد کرد. با این حال این تمام ماجراهای مربوط به این بیماری نیست و میان بیماری و جنگ آن هم از نوع روانیاش ارتباطی وجود دارد:
«طبق اطلاعاتی که... در اختیار سرویس امنیتی قرار داده، روسیه در سالهای جنگ سرد اقدام به عملیات جامعی در زمینۀ جاسوسی و تسخیر و نفوذ کالبدی و روانی کرده بودند و حالا ارمنستان از اون دستاوردها استفاده میکنه.»
و تصویرهایی دارد که جدا از در خدمت داستان بودنش، حسی و قابل لمس است:
«مرغ باز هم گرانتر شد. رئیس جمهور لباس نظامی پوشیده و با همراهی افسران ارتشی مصاحبهای بر سر میز ناهار ترتیب داد. از مردم خواست مدام مرغ نخورند تا قیمت مرغ واقعی شود. ناهار کتاب بود و افسران با ولع لقمه توی دهانشان جا میدادند، اما تصویری از رئیسجمهور حین خوردن گوشت پخش نشد، مرغ گرانتر شد.»
کتاب جنون خدایان نوشته امیر خداوردی, توسط انتشارات ثالث به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات فارسی, رمان ایرانی, ادبیات داستانی, داستان ایرانی
«اول تو بگو چی دیدی تا من نشون بدم چی نوشتم.»
«جنون خدایان» تازهترین اثر داستانی «امیر خداوردی» است. او پیشتر در مقام داستاننویس با دو رمان «آلوت» (رمان تقدیرشده جایزۀ ادبی «احمد محمود») و «آمین میآورم» (برگزیده به عنوان سومین رمان برتر جشنواره سراسری «اشراق») توانسته جایگاه ادبی خود را مطرح و تثبیت کند.
«جنون خدایان» مضمونی بکر را دستمایۀ داستانگویی خود کرده است. داستان در بارۀ یک بیماری است. بیماری نوظهوری (مرض «سیاتل») که ظاهراً از تبعات جنگ است. نوعی بیماری روانی که اولین بار در سیاتل آمریکا شناسایی شد و ارمنیها یک جوری در آذربایجان پخشش کردند. بیمار مبتلا به سیاتل همهچیزش را گم میکند. هر چیزی که برایش اهمیت دارد قطعاً گم میشود و تا زمانی که دنبالش بگردد پیدایش نخواهد کرد. با این حال این تمام ماجراهای مربوط به این بیماری نیست و میان بیماری و جنگ آن هم از نوع روانیاش ارتباطی وجود دارد:
«طبق اطلاعاتی که... در اختیار سرویس امنیتی قرار داده، روسیه در سالهای جنگ سرد اقدام به عملیات جامعی در زمینۀ جاسوسی و تسخیر و نفوذ کالبدی و روانی کرده بودند و حالا ارمنستان از اون دستاوردها استفاده میکنه.»
و تصویرهایی دارد که جدا از در خدمت داستان بودنش، حسی و قابل لمس است:
«مرغ باز هم گرانتر شد. رئیس جمهور لباس نظامی پوشیده و با همراهی افسران ارتشی مصاحبهای بر سر میز ناهار ترتیب داد. از مردم خواست مدام مرغ نخورند تا قیمت مرغ واقعی شود. ناهار کتاب بود و افسران با ولع لقمه توی دهانشان جا میدادند، اما تصویری از رئیسجمهور حین خوردن گوشت پخش نشد، مرغ گرانتر شد.»