کتاب جزیره سرخ نوشته میخائیل بولگاکف با ترجمه مهران سپهران, توسط انتشارات قطره به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل ادبیات جهان, رمان خارجی, ادبیات داستانی, داستان خارجی میباشد.
بولگاکف نمایش جزیرهی سرخ را در قالب زندگی مردمی خیالی با شکلی هنرمندانه و خلاق به نگارش در آورده، قالبی بر گرفته از سنت روزنامه نگاری قرن نوزدهم فرانسه که حتی در زمان بولگاکف کمی کهنه به نظر میرسیده، و بازماندهی سنت فرانسوی فِلِتون در آغاز قرن نوزدهم بوده است. در قرن نوزدهم، روزنامههای پر تیراژ، صفحهای اضافی بهعنوان ملحقهای در روزنامه به خواننده ارائه میدادند و در این صفحه خارج از زبان و قواعد روزنامهنگاری با زبان روزمره با مخاطب سخن میگفتند. بعدها این صفحهی اضافه با خط برش به عنوان پاورقی به خواننده عرضه شد و پس از مدتی بین خوانندگان جا باز کرد و و موجبات تفرج خاطر، هواداری خواننده و استمرار او در خواندن روزنامه شد. این ستون نوشتاری یا پاورقی در مطبوعات فرانسه، پدیدهای برای دموکراتیزه کردن مطبوعات تلقی میشد که در آن تعلق خاصی به سبک نگارش یا نوع نوشته اعم از شعر، داستان، چیستان یا حتی پارههای طنزآمیز احساس نمیشد. بولگاکف نمایشنامهی خود را به این ژانر روزنامهنگاری نزدیک کرد و در فضای انقلابزدهی شوروی دههی بیست برای مردم عادی سرگرمی ادبی ـ فرهنگی ایجاد کرد. هدف وی ارتقای سطح زیباییشناسی اثر نمایشی، چه در شکل نوشتاری و چه در شکل اجرایی آن نبود. شاید بتوان گفت بولگاکف برآیند طنز فرانسوی نشئت گرفته از دوران طولانی انقلاب فرانسه را در ژانر سادهی نگارش فِلِتون، نوشتاری ساده و همه فهم برای مردم عادی یافت و آن را در تجربیات نمایشنامهنویسی خود به کار بست.
کتاب جزیره سرخ نوشته میخائیل بولگاکف با ترجمه مهران سپهران, توسط انتشارات قطره به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل ادبیات جهان, رمان خارجی, ادبیات داستانی, داستان خارجی میباشد.
بولگاکف نمایش جزیرهی سرخ را در قالب زندگی مردمی خیالی با شکلی هنرمندانه و خلاق به نگارش در آورده، قالبی بر گرفته از سنت روزنامه نگاری قرن نوزدهم فرانسه که حتی در زمان بولگاکف کمی کهنه به نظر میرسیده، و بازماندهی سنت فرانسوی فِلِتون در آغاز قرن نوزدهم بوده است. در قرن نوزدهم، روزنامههای پر تیراژ، صفحهای اضافی بهعنوان ملحقهای در روزنامه به خواننده ارائه میدادند و در این صفحه خارج از زبان و قواعد روزنامهنگاری با زبان روزمره با مخاطب سخن میگفتند. بعدها این صفحهی اضافه با خط برش به عنوان پاورقی به خواننده عرضه شد و پس از مدتی بین خوانندگان جا باز کرد و و موجبات تفرج خاطر، هواداری خواننده و استمرار او در خواندن روزنامه شد. این ستون نوشتاری یا پاورقی در مطبوعات فرانسه، پدیدهای برای دموکراتیزه کردن مطبوعات تلقی میشد که در آن تعلق خاصی به سبک نگارش یا نوع نوشته اعم از شعر، داستان، چیستان یا حتی پارههای طنزآمیز احساس نمیشد. بولگاکف نمایشنامهی خود را به این ژانر روزنامهنگاری نزدیک کرد و در فضای انقلابزدهی شوروی دههی بیست برای مردم عادی سرگرمی ادبی ـ فرهنگی ایجاد کرد. هدف وی ارتقای سطح زیباییشناسی اثر نمایشی، چه در شکل نوشتاری و چه در شکل اجرایی آن نبود. شاید بتوان گفت بولگاکف برآیند طنز فرانسوی نشئت گرفته از دوران طولانی انقلاب فرانسه را در ژانر سادهی نگارش فِلِتون، نوشتاری ساده و همه فهم برای مردم عادی یافت و آن را در تجربیات نمایشنامهنویسی خود به کار بست.