کتاب جامعه شناسی کنشگران علمی در ایران نوشته محمدامین قانعی راد و فرهاد خسرو خاور توسط انتشارات علم موضوع جامعه شناسی، علوم اجتماعی به چاپ رسیده است.
کتاب حاضر ماحصل پژوهشی میدانی در موضوع نقش کنشگران علمی در زمینهسازی برای توسعه علمی است. از این رو در گام نخست از کتاب نظریههای مربوط به جامعهشناسی عمومی و جامعهشناسی علم در دو بخش مجزا مورد بررسی قرار میگیرد. نخستین بخش به بررسی سه دسته از رویکردهای نظری در جامعهشناسی عمومی با عنوانهای نظام اجتماعی، کنشگر اجتماعی و فردی میپردازد و در بخش دوم دو دسته از رویکردهای نظری جامعهشناسی علم درباره اجتماعات علمی با عنوانهای رویکرد نهادگرا و سازمانگرا مردم شناختی بررسی میشود. البته فضای تحلیلی این پژوهش، تحت تأثیر تلاقی دو رویکرد کنشگر فردی و مردم شناختی شکل میگیرد. در ادامه طرح مسائل روششناختی پژوهش حاضر، دیدگاههای نخبگان علمی در زمینههای مورد مطالعه، از طریق تحلیل پدیدارشناختی متن مصاحبههای صورت گرفته بیان و انواع نگرش آنان، دستهبندی میشود. آنگاه در سیری تاریخی نحوه شکلگیری اجتماعات علمی در ایران پس از انقلاب تا تأسیس مراکز پژوهشی برتر مرور میشود. به دنبال این مطلب به ترتیب ذهنیت پژوهشگران برتر ایرانی درباره شکافهای موجود نگرشی و اجتماعی در علم، بوروکراسی پژوهشی و سیاستهای علمی و نگرشهای اجتماعی و فرهنگی آنان نسبت به موضوع مورد تحلیل قرار میگیرد. در پایان دستاوردهای حاصل از این مطالعه به صورت الگوبندی شده ارائه میشود.
کتاب جامعه شناسی کنشگران علمی در ایران نوشته محمدامین قانعی راد و فرهاد خسرو خاور توسط انتشارات علم موضوع جامعه شناسی، علوم اجتماعی به چاپ رسیده است.
کتاب حاضر ماحصل پژوهشی میدانی در موضوع نقش کنشگران علمی در زمینهسازی برای توسعه علمی است. از این رو در گام نخست از کتاب نظریههای مربوط به جامعهشناسی عمومی و جامعهشناسی علم در دو بخش مجزا مورد بررسی قرار میگیرد. نخستین بخش به بررسی سه دسته از رویکردهای نظری در جامعهشناسی عمومی با عنوانهای نظام اجتماعی، کنشگر اجتماعی و فردی میپردازد و در بخش دوم دو دسته از رویکردهای نظری جامعهشناسی علم درباره اجتماعات علمی با عنوانهای رویکرد نهادگرا و سازمانگرا مردم شناختی بررسی میشود. البته فضای تحلیلی این پژوهش، تحت تأثیر تلاقی دو رویکرد کنشگر فردی و مردم شناختی شکل میگیرد. در ادامه طرح مسائل روششناختی پژوهش حاضر، دیدگاههای نخبگان علمی در زمینههای مورد مطالعه، از طریق تحلیل پدیدارشناختی متن مصاحبههای صورت گرفته بیان و انواع نگرش آنان، دستهبندی میشود. آنگاه در سیری تاریخی نحوه شکلگیری اجتماعات علمی در ایران پس از انقلاب تا تأسیس مراکز پژوهشی برتر مرور میشود. به دنبال این مطلب به ترتیب ذهنیت پژوهشگران برتر ایرانی درباره شکافهای موجود نگرشی و اجتماعی در علم، بوروکراسی پژوهشی و سیاستهای علمی و نگرشهای اجتماعی و فرهنگی آنان نسبت به موضوع مورد تحلیل قرار میگیرد. در پایان دستاوردهای حاصل از این مطالعه به صورت الگوبندی شده ارائه میشود.