کتاب تکفیری نوشته مهدی دریاب توسط انتشارات کتابستان معرفت به چاپ رسیده است
موضوع کتاب:رمان,داستان های فارسی,عمومی,ادبیات فارسی
عبدالقادر گردن صاف کرد و با قیافه ای جدی گفت:ماتصمیم گرفته ایم علیه شیعیان رافضی یک جنگ تمام عیار راه بیندازیم هرجا که ممکن باشد.خوب این چه ربطی به من دارد؟عبدالقادر از تخت بیمار فاصله گرفت.مقداری در اتاق قدم زد .راه که می رفت خنجرش از کناره شال نمایان می شد .نگین های روی قبضه خنجر مثل ستاره می درخشید .وسط اتاق روبروی منصور ایستاد در حالی که دست چپ را روی قبضه خنجر گذاشته بود گفت:مدت هاست که می خواهیم یک تیم اطلاعاتی قوی به ایران اعزام کنیم.شما همان فرمانده کارکشته ای هستید که لازم داریم.هزینه درمان شما با من.فقط به این شرط که در ایران مداوا شوید...
کتاب تکفیری نوشته مهدی دریاب توسط انتشارات کتابستان معرفت به چاپ رسیده است
موضوع کتاب:رمان,داستان های فارسی,عمومی,ادبیات فارسی
عبدالقادر گردن صاف کرد و با قیافه ای جدی گفت:ماتصمیم گرفته ایم علیه شیعیان رافضی یک جنگ تمام عیار راه بیندازیم هرجا که ممکن باشد.خوب این چه ربطی به من دارد؟عبدالقادر از تخت بیمار فاصله گرفت.مقداری در اتاق قدم زد .راه که می رفت خنجرش از کناره شال نمایان می شد .نگین های روی قبضه خنجر مثل ستاره می درخشید .وسط اتاق روبروی منصور ایستاد در حالی که دست چپ را روی قبضه خنجر گذاشته بود گفت:مدت هاست که می خواهیم یک تیم اطلاعاتی قوی به ایران اعزام کنیم.شما همان فرمانده کارکشته ای هستید که لازم داریم.هزینه درمان شما با من.فقط به این شرط که در ایران مداوا شوید...